هنوز بچم‌ بدنیا نیومد🙁 درد هامم آروم شد
ماما همراه رو زود خبر کردن اومدن سه سانت بودم 6 ساعتش تموم شد رفت من هنوز سه سانت هستم گفتن تا صب صبر کنم آمپول فشار میزنن

۱۰ پاسخ

عزیزم ماما همرا باید همکاری میکرد باهات کمکت میکزد یسری چیزارو حرکات بهت بگه انجام بدی اونجا پیشت باش!! اون گذاشته رفته چرا

کجا رفت مگه قرار نبود تا آخرش باهات باشه

به من گفتن ماما نگیر بدرد نمیخوره منم نگرفتم خودم یه سری حرکت رفتم اونجا ولی از دردای اول که یک سانت بودم تا فول بشم ۱۲ ساعتی طول کشید

نگرانت شدم زایمان کردی یا نه🥺

سلام عزیزم زایمان کردی ؟حالت چطوره؟؟

انشالا بسلامتی زایمان کنی عزیزم

سلام عزیزم در چه حالی

انشاالله به سلامتی عزیزم کدوم بیمارستان هستی

انشالله ک بسلامتی زایمان کنی عزیزم
منم سه سانت بودم ولی ماما همراهم خودش کمک کرد سریع زایمان کردم

گفتم گوشیمو دادن بهم🤧🤧🤧🤧

مقالات مرتبط

آزمایش‌های سه ماهه سوم بارداری
مهمترین آزمایشات و سونوگرافی های سه ماه سوم بارداری کدامند...
نکات خواب کودک از تولد تا سه ماهگی
نکات خواب کودک از تولد تا سه ماهگی
تجربه والدگری؛ فاصله بین روایت و واقعیت
تجربه والدگری؛ فاصله بین روایت و واقعیت
تجربه والدگری؛ روایت بدون فیلتر و خانوادگی
تجربه والدگری؛ روایت بدون فیلتر و خانوادگی

سوال های مرتبط

مامان Roz مامان Roz روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی با آمپول فشار 1
چهل هفته و سه روز شد بستری شدم اول یک سانت بودم ساعت یازده و نیم سوزن فشار رو زدن نیم ساعت بعد دردام شروع شد تا ساعت چهار بردنش رو 60 قطره خیلی درد داشتم نمی‌تونستم تحمل کنم ساعت 7 عصر شدم تازه سه سانت
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان مهشید و تو دلی مامان مهشید و تو دلی ۱ ماهگی
سلام از دیشب بستریم سه سانت باز بودم درد گهگاهی دارم خسته شدم دخترم همش گریه میکنه نگرانشم کی برام آمپول فشار میزنن؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان artin مامان artin روزهای ابتدایی تولد
تازه الان آمپول فشار رو زدن تو سرم بنظرتون چقد طول میکشه تا زایمان کنم معاینه کردن یک سانت بودم😑😢
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان ‌محمد مامان ‌محمد روزهای ابتدایی تولد
ادامه...
معاینم کردن دیدن۱ونیم سانت بازم درد داشتم فاصلشون هم کم بود گفتن بخاطر اینکه وقتت گذشته بستریت میکنیم ن بخاطر دردات خلاصه بعد ی ساعت دوباره اومدن دوباره معاینه کردن همین۱ونیم سانتم ساعت۸ونیم دوباره اومدن معاینه کردن۲سانت باز شدم گفتن صبر کن امپول فشار برنیم بعد اومدن کیسه ابمو ترکیدن دیدن ابش زرده گفتن سزارین اورژانسی ساعت۹وخورده ای وارد اتاق عمل شدم ساعت۱۰ عملم تموم شد
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ایلیا💙 مامان ایلیا💙 روزهای ابتدایی تولد
بلاخره بیمارستان بستری شدم بعد معاینه که کردن تو یه ساعت ۴ سانت شدم ولی درد زیاد ندارم دارم ولی میتونم تحمل کنم امپول فشار هم نزدن هنوز بنظرتون بدون امپول میتونم ۶ سانت اینا بشم؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آرنیا👼🏻 مامان آرنیا👼🏻 ۲ ماهگی
من درد زایمان گرفتم بستری شدم سه روز بیمارستان بودم چند باری با دست معاینه کردن شبیه خون پریودی یعنی قهویی ازم میاد بنظرتون چیکار کنم بهم گفتن تو یک سانت بازی تا درد زایمان بیاد بچه تو بدنیا بیاری
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آوین🥑🩷 مامان آوین🥑🩷 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی با آمپول فشار و اپیدورال
ساعت نه صبح بدون هیچ دردی رفتم بیمارستان نیکان ، یه سانت بودم ، ان اس تی دادم و کارای بستریم انجام شد ده و نیم از تریاژ به بخش زایمان منتقل شدم چون نوار قلب دخترم خوب نبود از شیاف برام استفاده نکردن ، آمپول فشار تو سرم استفاده کردن ، دکترم از دو سانت اومد بالاسرم ، سه سانت که شدم مامای همراه گرفتم خانوم زارعی، به شدت خوب و دلسوز بود، برام توپ آوردن حرکت سجده رو انجام دادم شدم چهار سانت ، درد قابل تحمل بود ،هر هفت هشت دقیقه انقباض داشتم.بعد بهم گفتن میریم اتاق زایمان و جکوزی ، که تا آماده بشه طول کشید و من پنج سانت شدم، ماما همراه گفت کیسه آب رو پاره کنیم ، با دکترم مشورت کردن و کیسه آب رو پاره کردن(بقیش پایین می‌ذارم)
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان مامان مامان مامان هفته چهلم بارداری
سلام مامانا ، من هفته ۳۸ هستم در رحمم سه سانت بازه ولی سر بچه هنوز بالا نمیدونم چکار کنم بیاد پایین
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان مهشید و تو دلی مامان مهشید و تو دلی ۱ ماهگی
اومدم بیمارستان با دهانه رحم 3 سانت و نیم بستریم کردن میگن فردا آمپول فشار میزنن درد هم دارم شکمم سفت میشه
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان السانا مامان السانا ۵ ماهگی
پارت اول
من مامای خصوصی گرفتم رفتم زایشگاه ساعت ۸ شب بود اومد معاینه ام کرد ۱ سانت بودم اصلا قبل معاینه هیچ دردی نداشتم بعد معاینه یکم کمر درد شدم و خونریزی بهم امپول فشار وصل کردن یه ساعت بعد ۲ سانت شدم دردام یکم بیشتر شد یه ساعت بعدش هم نیم سانت باز شدم شد ساعت ۱ شب شد و دگ هیچ یه روز بعد شد و هنوز ۲ونیم سانت بودم از درد اعصابم خراب شده بود هی به مامام میگفتم من ببر واسه سزاریان اما قبول نکرد ساعتای ۱۲ ظهر شد کیسه ابمو پاره کردن دردام بیشتر شد و هیچ از ۲وتیم سانت بیشتر نشدم از درد کلافه شده بودم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نیلا مامان نیلا ۱ ماهگی
زایمان طبیعی پارت ۳
هر دفعه یه پرستار میومد و معاینه ام میکرد یکی میگفت یک سانت یکی می گفت یک ونیم دومین آمپول فشار رو هم وصل کردن شب شده بود و درد هام یکم بیشتر شده بود و باز هی میومدن معاینه میکردن یکی باز گفت یک سانت اصلا تا الان فرقی نداشته کلا نا آمید شده بودم و هی خدا خدا میکردم همه اونایی که تو بیمارستان بودن زایمان کرده بودن ولی من هنوز تو بیمارستان بودم تا صبح صبح بازم اومدن ۳ ومین آمپول فشار رو زدن دیگه داشت دردام زیاد میشد اومدن معاینه گفت ۳ سانتی بباز یکی دیگه اومد گفت دو سانت مامانم عصبی شد گفت مگه ما مسخره شما هستیم یکی میگه دو یکی میگه سه هرکی میاد یه حرفی میزنه مگه مسخره بازیه
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان نورا مامان نورا ۲ ماهگی
خانما دهانه رحم چند سانت باز بشه امپول فشار میزنن؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نویان کوچولوم مامان نویان کوچولوم ۱ ماهگی
بچه ها من سه دوز سرم فشار گرفتم اما هنوز سه سانت هستم کیسه آبم دیشب ساعت ۵ صبح پاره شده بعد از پاره شدن کیسه آب چند ساعت بد باید سزارین اجباری بشه
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین روزهای ابتدایی تولد
سلام خانوما دیشب درد داشتم رفتم بیمارستان ماینم کردن گفتن هنوز یک سانت باز شده برو خونه اومدم خونه چیکار کنم دهانه رحمم زودتر باز بشه و بیشتر از یک سانت بشه ؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان ایلدا مامان ایلدا ۲ ماهگی
سوال:پارت دوم
تجربه زایمان طبیعی
تا ساعت 2 بعدظهر ازم ان اسی می‌گرفتن دردام منظم شده بود دیگه ها پنج دقیقه سی ثانیه می‌گرفت ول میکرد اومدن معاینه هنوز همون‌ دو سانت بودم اومدن شرم فشار وصل کردن یواش یواش میبردن بالا هعی بیشتر میشد دردام ساعت 6 غروب شد اومدن معاینه دیدن گفتن 3 سانت با کلی جیغ و داد گفتم منو‌ ببرین سزارین نمیتونم دیگه واقعا نمی‌تونستم نفسم نمیومد بالا از زور درد خیلی گریه کردم خیلی ولی گوش نمی‌دادن ولی شرایط جنین خوب بود تا ساعت شیش 2 تا سرم فشار وصل کردن ساعت 9 شد التماس میکردم بیاید معاینه کنید نمیومدن اومدن هنوز سرم فشار وصل کردن بردن بالا تا 64 درجه وقتی ساعت 10 نیم شد ضربان قلب خودم رفته بود بالا خودشون ترسیده بودن اومدن معاینه تا دست بردن داخل کیسه ابم پاره شده سریع گفتم بیایید آمپول اپیدارول تزریق کنید ساعت 10 شب من تازه 5 سانت بودم وقتی سریع به بیهوشی گفتن اومد برام بزنه نخاع من جابه جا بود مهرهاش سه بار آمپول اشتباه زدن آخری گرفت ولی هنوز سر نشده بودم کامل کامل ولی سر پنج دقیقه 10 سانت فول شدم گفتن زور بزن زور میزنم به سمت جلو سر بچه اومد بیرون و اون زمان کل دردام فراموش شد ولی ضربان قلبم همچنان بالا بود هرکاری میکردن نمیومد پایین کلی سرم رینگر زدن تا درست شدم
ساعت 11 فیکس نینیم اومد بغلم و 20 تا بخیه داخلی خوردم بیرون 4 تا بیشتر نخورم و الان هم خوب خوب شدن ولی ترشح بودی بد واژن دارم
خداروشکر میکنم که تن دخترم و خودم سالمه
و ممنونم از بالا سری که چنین فرشته نازی بهم داد
مشاهده ۶ پاسخ دیگر