۹ پاسخ

وااای چقدر بد خداروشکر من اینجور نبودم وگرنه خیلی خودم اذیت میشدم هم ناراحت میشدم برا شوهرم

عزیزم دست خودت نیست
منم مامانم ویار بابامو داشت از اول تا زمان زایمان تمام لباس هاشو جمع کرده بود فرستاده بود خونه مامان بزرگم
بیچاره بابام میرفت طبقه پایین خونه مامان بزرگم زندگی می‌کرد تا ۹ ماه
فقط شبا اونم توی دوتا اتاق جدا از هم میخوابیدن
من خودم اونقدر حساس شدم وقتی از سرکار میاد بهش میگم لباسات بوی مرد میده توی راه رو در میاره بعد میاد داخل
براش توضیح بده یا مثلا خواهری مادری باهاشون درمیون بذار بگو اونا با همسرت صحبت کنن

منم سه ماه اول بدم میومد از بوش😂

من اوایل از بوی شوهرم بدم میومد
تا ۱۱ هفته اوکی شد
الان میگم بیا پیشم 😂😂😂😂😂

منم همینجوریم🥹

من اون اوایل اینحوری شدم.حس میکردم بو میده.باید کل لباساشو عوض میکرد می‌رفت حموم تا می‌تونست بشینه پیش من

منم همینطورم.. بیچاره شبها جدا میخابه...

وای میفهممممم🥺🥺
چی میگی
دوماه همینطوری بودم حتی حرف می‌زد حالم ازش بهم میخورد.
کلا جای خوابمون جدا بود
. نمیذاشتم حتی نزدیکم بشه دستش بهم بخوره.
تا میومد خونه انگار حس خفگی میگرفتم.
الان بهترم.

من اولش اینجوری بودم از بوش بدم میومد

سوال های مرتبط