وایی خدا نی نی کوچولوم وقتی زردی داشت😔
یادش میفتم دلم میگیره

وای خدا اون روزا رو برا هیچ بچه و مادری نخواد. چه روزای بدی بود

پسر منم ۸ روزش بود ۲ روز بستری شد بیمارستان خیلی عذاب کشیدم بمیرم براش

منم خیلی سختی کشیدم دلم نمیخاد بهش فکرم کنم تا دوماه درگیرش بودم اینقدر خودم سردی خورده بودم ک حالت مثل تشنج بهم دست میداد لرزم میگرفتو میوفتادم درد زایمان باز میگرفتتم..خیلی بد بود کلا شیر میخوردمو ماهی و ماستو لیمو شیرینو ..خیلی سخت بود..
پارسا اینقدر زردیش بالا بود که سفیدی چشماش زرد زرد بود و خون هم حتی تو چشمش بود..
هعی خدایاشکر که گذشت🥺

اوف دقیقا مخصوصا دختر من که تا نزدیکی دوماه زردی داشت خیلی اذیت شدیم من و دخترم

من اینقد عذاب کشیدم سر زردی پسرم و طولانی شد ک چشم بندش رو انداختم بیرون ک نبینمش

اخ جیگرم له میشد دخترمو اونجوری میدیم .

منم بچم تو. دستگاه بود تو بیمارستان خیلی خیلی سخت بود

من ۳شب بچم بستری شد خیلی سخت گذشت ... دلم کباب بود بعدشم ۳شب تو خونه دستگاه آوردیم باز

دختر منم دوروز بستری شد ۲۲ بود زردیش دلم خیلی گرفته بود چون چشاش بسته بود خیلی گریه کردم 🥺😢

آخی عزیزم