۸ پاسخ

کوره جووووون😍😁

شب جمعس دیگه

جوووووووووووووووووونننن جوجوووووو

جووووووووووووونزززززز

جوووووون ❤️🤣

جوننننننن

♥♥♥♥♥♥

😛😛😛شب جمعه

سوال های مرتبط

مامان راد مامان راد ۲ سالگی
شب همگیتون بخیر

امشب مطلب‌مون واسه ثابت قدمی والدینِ اینکار بیمه‌اتون میکنه تا آخر عمر نسبت به رفتار بچه‌ها🤣🤣
اگر قانونی میزارید ثابت قدم باشید و تغییرش ندین تویه موقعیتهای مختلف،حالا بابا جون اومده، حالا عمه جون اینجاست ،حالا تو مسافرتیم، حالا همین یه بار و …

مثلاً
میخوایم با ماشین بریم بیرون و بچه اجازه جلو نشستن رو نداره در هر شرایطی
و از بچه اصرار و قشقرق به پا کردن،از والدین تکرار تکرار و درخواست
❌تو همچین شرایط باید چیکار کرد؟❌
اول اینکه آرامش خودتو حفظ کن
دو ماشین رو روشن نکن
بعد قانون رو براش توضیح بده هیچ بچه‌ای اجازه نداره صندلی جلو بشینه
و تا وقتی نری عقب ماشین روشن نمیشه(ثابت قدمی یادت نره)
اگر باز هم مقاومت کرد راجبه این بگو که اگر سریعتر اینکارو بکنه به پارک یا خونه مامان جون سریعتر میرسیم و میتونیم بیشتر اونا رو ببینیم، و فلانی و … اتفاقهاییکه قراره اونجا براش بیوفته رو با خوشحالی توصیف کنید
توصیف کردن باعث میشه بچه هم سر ذوق و شوق بیاد و همکاری رو شروع کنه

یادت باشه اگر صداتو ببری بالا و از موضوع قدرت صدا و یا عصبانیت و یا بزرگتر بودنت استفاده کنی بچه میوفته رو دور لج و …ادامه ماجرا

😂😂😂پس صبور باش و اینو همیشه به خودت بگو یه بچه فسقلی نباید بتونه منو عصبانی کنه😂😂😂
و از همه مهمتر اون بچه بزرگه که نسبت همسری باهات داره اونو رو مخش برو بهش بگو همیشه همراهت باشه و پشتت باشه تو تصمیمات
مامان لیا 💞 مامان لیا 💞 ۳ سالگی
لیا خوابیده بود و منم تو عالم خودم داشتم خیاطی میکردم یهو گوشیم زنگ خورد و ارایشگری که همیشه پیشش موهام کوتاه میکردم زنگ زد گفت یه مدل موی کپ کوتاه میخوام بزنم و دنبال یه مدل جذاب هستم که عکسش تو پیجم بذارم تو هم همیشه این مدل میزنی اگه اوکی هستی الان بیا رایگان بزنم
اخ اخ جذاب که گفت همینجور کیلو کیلو قند تو دلم من اب میشد قلبم چشاش اکلیلی شده بود و کور شده بود و هی میگفت برو خیلی مدل قشنگیه ارایشگر گرونیه فردا پشیمون بشی کلی پول باید بدی بهت رو انداخته دیگه خودت نگیر
داشتم تسلیم میشدم یهو مغزم گفت مگه تو نمیخواستی موهات رو تا سرشونه بلند کنی ؟ حالا چرا واسه درخواست بقیه نظرت عوض شد
مگه تو به خودت قول ندادی که دیگه تصمیم احساسی بابت هیچ شخصی خارج از خانوادت نگیری پس الان چرا دوباره خواسته خودت رو فراموش کردی؟
به خودم اومدم دیدم واقعا دوست ندارم موهام کوتاه کنم گفتم نه و دوستانه تماس قطع شد
این یه نمونه کوچیک از هزار اتفاق روزمره زندگیمونه
ما خیلی جاها بخاطر بقیه پا رو خواسته خودمون گذاشتیم وخودمون رو نادیده گرفتم و الکی به بقیه بها دادیم و بعد که ضربه خوردیم بقیه رو مقصر دونستم با اینکه در اصل ما خودمون مقصریم
ما تصمیم گیرنده اصلی زندگیمون هستیم واجازه میدیم هرکس چقدر بتونه بهمون خوبی یا بدی برسونه
کاش مغزم همیشه همه جا انقدر محکم بهم دستور بده
مامان راد مامان راد ۲ سالگی
سلام
بازم بریم سراغ یه مطلب مهم
کسی هست بچه‌اش موقعیکه یه مکان یا فضای جدید بخواد بره
مخالفت یا سر و صدا و یا ناراحتی از خودش نشون بده؟!
باوجود اون مسئله مهم که توی دو تا موضوع قبلی گفته بودیم
🔓آمادگی دادن به کودک برای جایی رفتن🔓

وقتی ناراحت و قشقرق به پا میکنه، با وجود آمادگی دادن و همدلی کردن باهاش و صبوری در مقابل رفتارش

میتونی خیلی منطقی بهش بگی ما ساعت ۴ نوبت دکتر داریم و باید بریم هیچ راهی برای نرفتنش نیست اما بعد از دکتر میتونیم یه کاری انجام بدیم که خوشحالمون کنه میتونی تو این قسمت بهم پیشنهاد بدی، مثلا بریم پارک خوش بگذرونیم چون بچه‌ای که تلاش میکنه همراهی کنه با مادر و پدرش برای بهتر شدن حالش میتونه پیشنهاد هم بده.( خونه کساییکه دوست داره،بستنی،خرید وسیله بازی) نه به عنوان جایزه به عنوان پیشنهاد و راه حلی برای آرامشش که بهش میگن فعالیتی خوش آیند
و بهش بگید که شجاعت داشتی با اینکه میترسید و ما بهت افتخار میکنیم
و این میشه انجام فعالیت ناخوش آیند در کنار فعالیتی خوش آیند
که یک بازدهیه مثبت داره.
مامان ❤️فاطمه❤️ مامان ❤️فاطمه❤️ ۲ سالگی