۶ پاسخ

عزیزم مامای همراه داشتین؟

من حاضرم امپول فشار بزنم ولی فقط بیاد دیگه🥹

قدمش مبارک باشه عزیزم خدا حفظش کنه

آخ آخ زایمانت مثل من بود. من دخترم رو ۱۲ ساعت با آمپول فشار طول کشید. پسرم ۲۴ ساعت... دقیقا مثل شما بودم

مبارک باشه گلم خداروشکر
چند هفته بودی شما ؟

ورزش و پیاده روی داشتی؟
چقدر؟

سوال های مرتبط

مامان آریا کوچولو🧸🩵 مامان آریا کوچولو🧸🩵 ۲ ماهگی
ادامه تجربه زایمان طبیعی: درد شدید داشتم بعد پاره شدن کیسه آب تنها تو اتاق بودم داشتم سکته میکردم همش زنگ میزدم شوهرم گریه میکردم لحظه ب لحظه دردام شدید تر میشد ۳۰ ثانیه انقباض داشتم ۲۰ ثانیه آروم بودم اولاش راه میرفتم کنترل میشد هر بارم معاینه میکردن پیشرفت نداشتم دیگ ناامید شدم ورزش نکردم تا اینکه دکتر خودم اومد معاینه کرد گفت نزدیک ۴ سانتی خوشحال شدم دکترم رفت ...باز ماما ها اومدن گفتن نه ۲ سانت و نیمی ‌...فشار جسمی ی طرف فشار روحی هم ی طرف دیگ...دیگ ناامید بودم از همچی فشار زیاد بود انقباضات شدیدتر شده بود دیگ هوا داشت تاریک میشد تا اینکه ماماهمراهم اومد شروع کرد ب ورزش دادن خیلی سختم بود اما هر چی گفت انجام دادم طی یک ساعت خیلی پیشرفت کردم دردام غیر قابل تحمل بود دکترمم اومد شیاف برام گذاشتن ورزشم دادن منم همش التماس میکردم سزارینم کنن شوهرمم میگف سزارین کنید پولشو میدم اما دکترم میگفت تا اینجا زحمت کشیده حیفه...دردام اصلا قابل توصیف کردن نیس داشتم جون میدادم تا اینکه ساعتای ۹ شب بود گفتن تقریبا فول شدی سرشم پایین اومده
مامان رادمهر و هیراد مامان رادمهر و هیراد ۱ ماهگی
مربوط ب تاپیک قبل
دیگه مجبور شدیم مادر شوهر برداریم همرامون تا مامانم میومد
رفتیم بیمارستان جدید فاطمه الزهرا ک جدید باز شده بود کارای بستری رو انجام دادیم رفتم بستری شدم اومدن معاینه کردن یک سانت باز بودم ،بعد سرم اینجور چیزا وصل کردن ،زایمان در آبم انجام میدادن ک من دوست داشتم انجام بدم بهشون گفتم گفتن چون کیسه آب پاره شده نمیتونی انجام بدی دیگه بیخیال شدم ، کم کم دردام شروع شد ولی شدید نبود ک اومدن برام آمپول فشار زدن تو سرم و هی معاینه میکردن بعد شدم دوستانت ده بار یا بیشتر منو معاینه کردن تا شدم 7سانت بعد دردام شدید شد ک برام نمی‌دونم والا چی بود پمپ درد بود نمی‌دونم از پشت توی کمرم گذاشتن کیسه آب گرم گذاشتن ک اینا دردهای منو بدتر میکرد هیچ تاثیری روی من نداشت ورزشهارو انجام دادم خودشون کمکم میکردن ،دیگع دردام ب حدی شدید شده بود دیگه داد میزدم نمی‌تونستم جلوی خودمو بگیرم ولی در کنارش نفسهای عمیق هم زیاد کشیدم ، دیگه وقتی احساس مدفوع داشتم بهشون گفتم سریع وسایل آوردن دکتر هم اومد بهم می‌گفت میتونی بدون بخیه و برش زایمان کنی بچه ریزه 3300بود دیگه منم شروع کردم ب داد زدن و زور زدن خیلی درد داشتم
مامان فندق مامان فندق ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
دوشنبه ۱۲/۶
۳۸هفته و ۳روز بودم رفتم دکتر، معاینه کرد دو سانت باز بودم. ان اس تی گرفت گفت حرکات بچه کمه بهتره بیای برای زایمان. گفت پس فردا بیا بیمارستان.
توی این دو روز حسابی ورزش کردم تا بلکه دردم بگیره ولی چهارشنبه صبح بدون درد راهی بیمارستان شدم. ساعت ۹.۳۰ بدون درد بستری شدم. اولین معاینه تحریکی رو که انجام دادن، دل دردای پریودی خیلی کم پیدا کردم. تا ساعت ۱۰ دکتر اومد معاینه کرد همون دو سانت بودم و برام سرم فشار با دوز کم تجویز کرد.
بعد از سرم فشار دل دردام کمی بیشتر شد ولی قابل تحمل بود. درخواست ماما همراه کردم. ماما همراه توی دردام بهم ورزش میداد که خیلی به کاهش دردم کمک میکرد. تا ساعت ۱به همین صورت گذشت. ساعت ۱ دوباره دکتر اومد برای معاینه که گفت ۳ سانت شده و کیسه آبمو زد. بعد از کیسه آب دردام خیلی بیشتر شد ولی یه کم که گذشت توی انقباض هام ضربان قلب بچه افت پیدا میکرد. که ماسک اکسیژن بهم وصل کردن تا شرایطم اوکی شد. یه ساعت بعد دوباره معاینه شدم که هنوز همون سه سانت بودم و هیچ پیشرفتی نداشتم. دردامم زیادتر شده بود.