۴ پاسخ

کدوم بیمارستان بودی دکتر کی بود

وای عزیزم

کدوم‌بیمارستان بودی

بقیه شو میزاری

سوال های مرتبط

مامان گل پسری مامان گل پسری روزهای ابتدایی تولد
مامان گندم🧚‍♀️👼 مامان گندم🧚‍♀️👼 ۵ ماهگی
مرخص شدم و شد شنبه ۹ تیر آقا ما ۷ صبح رفتیم بیمارستان شوهرم کارای بستری رو انجام داد و پرونده تشکیل داد منو بستری کردن خلاصه تا کارام انجام شد ساعت شد ۱۰ صبح بهم امپول فشار زدن نیم ساعت بعدش دردام شروع شد هی می‌گرفت ول میکرد دستگاه گذاشته بودن واسه چک کردن انقباض هام و قلب بچه خلاصه درد داشتم تا ساعت شد ۵ عصر سِرُم رو قطع کردن دکتر گفت یه سرم معمولی بزنید بهش تا بلند شه ورزش کنه وقتی سرم قطع کردن دردام هم قطع شد چون هنوز وقتش نبود یه یک ساعتی من ورزش کردم باز برام سرم فشار شروع کردن باز نیم ساعت بعدش دردام شروع شد تا ۱۲ شب چند بار هم معاینه کردن ۲سانت بودم و سر بچه پایین نیومده بود گذشت ساعت شد ۱۲ شب سرم رو قطع کردن باز دردام قطع شد گفتن بخواب باز صبح سرم رو شروع کنیم خلاصه گفتن میخای خانواده ات رو ببینی میتونی بری رفتم پشت در مامانم بود با شوهرم دیدمشون یکم باهاشون حرف زدم رفتم خوابیدم شد یکشنبه ساعت صبح باز سرم فشار رو شروع کردن باز دردام شروع شد ساعت ۹ قطع کردن دردام قطع بلند شدم ورزش کردم واینا اینم بگم از رو شنبه من چیزی نخوردم نمیزاشتن چیزی بخورم فقط اب خلاصه دکتر اومد معاینه کرد دیدن همون ۲سانته پیشرفت نداشتم دکتر گفت اینجوری نمیشه واسه بچه خطرناکه ضربان قلب هم نامنظمه گفت میخام کیسه آب رو بزنم خلاصه کیسه آب رو پاره کرد یکم درد داشت باز گفت سرم فشار رو شروع کنید باز شروع کردن تا اینجا ۴ تا امپول فشار بهم زدن وقتی زدن دیگه رو بدنم جواب نمی‌داد ساعت ۱۰ونیم بود دردام شروع شد دردای واقعی خلاصه ساعت شد ۱ ظهر دردام بیشتر شد معاینه کردن شده بودم ۳سانت گفتن بلند شو ورزش کن و اینا تا باز امپول فشار شروع کنیم
مامان هاکان مامان هاکان ۱ ماهگی
پارت سه


دیگه من ساعت ده شب بود بستری شدم کلا هر یک ساعت ان اس تی میگرفتن و معاینه میکردن اما خبری نبوددد تا فرداش ساعت 11 صبح یه پرستار اومد بهم یه قرص داد که دردام شروع بشه و شاید دهانه رحمم باز بشه خلاصه گذشت تا ساعت دو بازم هیچ دیگه بهم امپول فشار زدن ساعت سه معاینه کرد و بازم هیچ اما درد داشتم دیگه خانمه نزدیک 20 دقیقه مدام معاینه کرد دهانه رحم 1 سانت شد و کیسه ابمو پاره کرد و اونموقع دردام وحشتناک شدددد و همین جوری هی معاینه و دهانه رحم همون یه سانت موند ساعت 10 شب شد گفتن ماما همراه بگیر سریع یه ماما گرفتیم و اومد معاینه کرد دید بچه خیلی پایینه و دهانه رحم بسته هست بهم مسکن زد و معاینه کرد شاید همه انگشتاش رو کرد داخل و زور زد که دهانه رحم شد 5 سانت من دیگه حالم بد شد بهم دوتا کپسول اکسیژن وصل کردن و ان اس تی که دردام همش رو 99 بود و من دیگه داشتم از بین میرفتم و باز معاینه کرد دهانه رحمم کرد 8 سانت و من دردام بیشتر بیشتر شد و بازم معاینه کرد شدم 10 سانتت دیگه فشارم اومد پایین داشتم از هوش میرفتم ساعت 12:20شب شده بود و دیگه ماما صدا پرستارا زد که بیاین این خانم داره از هوش میره و دهانه رحمشوباز کردم بهم گفتن بچه داره دنیا میاد و بهم چندتا دستگاه وصل کردن وگفتن زور بزن تا میتونی منم اینقدر زور زدممممم تا بچم ساعت 1:15شب دنیا اومد و همون لحظه دردام تماممم شددد و عشقمو بغل گرفتم 😭خیلی درد کشیدم اما ارزششو داشت
مامان فندق مامان فندق ۳ ماهگی