۱۸ پاسخ

گذاشتم یادگاری

میگن بندازی تو سوراخ موش بچه زرنگ میشه

بند ناف،اولین آرایشگاه یادگاری نگه داشتم تا دندونم اولی افتاد بدم براش رزین کنم

نگه داشتم ، کلا اولین وسایلشو نگه داشتم
اولین لیف مسواک کلاه باالش حوله ....

وییق بنداز برع

انداختم آشغال

آخی من توکیف یادگاری های آقامون بابی بی چک هاالبته بی‌بی چک هاتوکیسه گذاشتیم

نگه داشتم

با تموم دستبندای بیمارستان اینا

من توکمدنگهداشتم

منم نگه داشتم رزین کنم

نگه داشتم هر چند وقت نگاه میکنم سالم باشه

انداختم دور

من انداختم ولی موهاش نگه داشتم

انداختم دور

نگه داشتم

انداختم بره میخوای چیکار یه وقت کرم نزنه گوشته دیگه

تو کمده میخوام نگه دارم براش

سوال های مرتبط

مامان فسقلیا مامان فسقلیا ۲ سالگی
مامانا بنظرتون من با این اخلاق بد شوهرم چیکار کنم
مثلا هر وقت بچه اولمو بزرگه تقریبا دعوا میکنم بخاطر کار بدش که انجام میدم جلو بچه با من دعوا می‌کنه
حالا بچمم یاد گرفته تا من هر چی بگم زود میدوه میره جای باباش که مثلا به من چیزی بگه
مثلا دیروز اینا انقد خونه رو ریخته بودن خدا شاهده من از وقتی اومدم خونه تا یک شب داشتم جمع میکردم تموم نشده بازم(شوهرمم دراز دست نزده سرش گوشی)
امروز صبح زود بیدار شدم تمیز کردم کرد گیری کردم جارو کشی کردم مرتب
باز الان جا نیست پا بزاری تا پشت مبل ریختن حالا این دومی کوچیکه بچم بچه اولم که بزرگه میگم مامان جان نریز تروخدا جمع کن حداقل
الان دعواش کردم رفته یک ساک پر خالی کرد وسط حال بعد میگم مگه من صبح همه اینا رو جمع نکردم بابا منم خستم بقران دعواش میکردم
باباش از اون طرف میگه خوب نریز دیگه مجبور باشی حرف زدن اونو یعنی من تحمل کنی میگه به بچم میبینی که چیکارتون می‌کنه در صورتی که من هیچی نگفتم و کاری نکردم همینو که گفت بچم صدای گریشو برد بالا که باباش منو دعوا کنه که دعوامون هم افتاد گفت گوهی تو به من
گفتم آره صبح پاشو تمیز کن گرد گیری کن غذا بزار جارو بکش بالکن تمیز کردم این وسط بچم کلی مشق داشته نقاشی داشته کاردستی داشته
غذا بیار بخورن برم بشورم اومدم دراز بکشم میبینم تا پشت مبل ریخته وسط خونه مداد هاشو همشو بخش کرده تراش کرده تو ظرف چپه شده به خودش نیاورده
بعد باباش به من میگه گوهی تو جلو بچم که من گفتم چرا تمیز نمیکنی وسایل خودتو