سلام خانوما حالم خوب نیست دلم داره میترکه شاید این موضوع احمقانه باشه ولی برای من شده مشکل بزرگ ...ما توی روستا زندگی میکنیم پسر دوتا دوست هم سن داره ک می‌ره بازی می‌کنه باهاشون و همسایه هستیم ولی الان نزدیک یک ماه که این پسر همسایمون ب اون دیگر دوست پسرم یاد داده ک با پسر من بازی نکنن پسرم نمی‌دونم چیکار کنم هرچی هم ب زبون میگرمشون نمیشه تا با هم هستن بازی نمیکن وقتی تنها میشن میان دنباله پسرم دادم دق میکنم ک واسه مدرسش اگر بره چی میشه🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺

ماهم روستا هستیم عزیزم متاسفانه اصلا نزدیکمون بچه دختر نیست که بچه‌ام برن پیشش دوتایی تو خونه سرگرمن... باهم بازی میکنن

دخالت نکن بذار خودش از پس این چالش بربیاد فقط براش داستان بخون که چجوری دوست پیدا کنه غیر مستقیم کاملا

والا منم دوستای اینطوری داشتم
یکم اعتماد به نفس بچت ببر بالا کسی بود بازی کنه نبود مهم براش نباشه
خیلی سخته من وقتی با هام این کار میکردن حس خلا داشتم
البته خدارا شکر موفق تر از همشون شدم
من چون مامانم بهم می‌رسید اونا حسودی میکردن
فقط به بچت یاد بده محتاج هیچ کس نباشه ببین نه این که بری بهش بگی توام باشون بازی نکن اما مثلا وقتی بازی نمیکنن بگو مامان بیا بریم خونه فلان کار بکنیم یا یه کاری کن نسبت به اونا حس برتری بگیره مثلا یه اسباب بازیش ببره یا... این چیزها بین بچه ها هست تو باید با کتاب و... روی اعتماد به نفس بچه کار کنی قصه براش بگو و...

بیشتر بچه های امروزی خودخواه شدن

درکت میکنم عزیزم چون منم داشتم