نمیدونم چرا از وقتی بچه دار شدیم شوهرم دیگه با فاصله از من میخوابه تو بچه داری خیلی کمکم میکنه ولی ازم دوری میکنه میخوام بغلش کنم خودشو دور میگیره میخوام ببوسمش خودشو میکشه عقب پریشب نصف شب خیلی درد پریودی داشتم اونم بیدار بود گفتم میشه بغلم کنی گفت خیلی خوابم میاد فردا باید برم‌سرکار منم گفتم‌باشه نمیدونم چیشد عذاب وجدان گرفت اومد کنارم ولی بغلم نکرد امشبم جاشو دور از منو بچه انداخته🥲😔فقط نشستم‌بالا سر بچم گریه کردم بیصدا

سلام گلم نمیخوام ذهنتون رو درگیر کنم
اما شاید حواسش جای دیگس....

شابد ميترسه تحريك شه تو شرايط رابطه نداري

آره شوهرمنم همینجوریه. جاشو عوض میکنه.
البته مامانش گفت بچه سرش یک ور شده منم ی هفته با دخترم روی تشک خوابیدیم.
دخترم وسطمون میشد بعد دیگه نمیاد کنارم.
چن بارم گفتم ی شب درمیون جای دخترمونو عوض میکنم تو کنارم باش ولی بازم شب که میشه میگه مهدیه ول کن بزار بچه کنارت بخوابه.
دلم بغلاشو میخاد. انگاری دارم کمبود محبت میگیرم خیلی سختمه🥲

شاید به نفر سوم توی رابطه که بچه باشه عادت نداره عزیزم یکم بهش فرصت بده تا کنار بیاد
تا الان توجهت برای اون بوده نمیتونه ببینه تقسیم شده

الان ک پیامتو خوندم انگار خودم نوشته بودمش منم این مشکلو دارم و نمیدونم دردمو ب کی بگم
شرایط سخت بچه داری ب کنار بی توجهی همسری ک قبلا جونش بهم بسته بود هم روش دیگه واقعا کم اوردم
خجالت میکشم اینو بگم ولی دارم از بچه و خودم و زندگی متنفر میشم اینقد ک شرایط جدید عجیب و دردناکه

منم کمرم درد می‌کنه با یه ناله شوهرم بلند شده میگه چی شده کمرمو ماساژ میده دردم که کمتر شد رفت بخواب میگم بغلم کن میگه بیا پشتم بخواب

درکت میگنم خیلی سخته ولی بهش بگو ک داری اذیت میشی

باهاش صحبت کن بنظرم اکثرا مردا این مواقع اینطورین

بابا بیخیال اینقدر خودتو نیازمند همسر ندونید من از اوایل ازدواجم همسرم گفت عادت ندارم رو تخت بخوابم اون جدا خوابید ۶سال گذشته باهم خوبیم ولی اونقدری عاطفی نیستیم
نمیگم خوبه ولی مردا همینن نمیتونن احساسی باشن
من ک بیخیال اصلا اذیت نمیشم
مخصوصا آلام ک بچه اومده اونا دنبال سکوت و جدایی ان

خب از خودش بپرس