خانما من دیگ نمیتونم احساس میکنم تواناییم رو از دست دادم از شدت بی خوابی و بی اعصابی و خستگی شدید همش احساس خودکشی یا پرت کردن بچه هام به بیرون دست میده....
خسته شدم واقعا ...خودم رو دیگ گم کردم...دارم به بچه یک سال و نیم و یه نوازد جمع میکنم ...
به خدا میگم من لیاقتشون رو ندارم توانایی رو ندارم ...از فرشته هات کمک بفرست 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
به وزن قبل بارداریم برگشتم انقد ک هیچی نمی‌خورم یعنی اصلا نمیشه خورد نمیشه کاری کرد

وای من همین یه دونه کلافم کرده از بس هیچی نمی‌خورم نمی‌خوابم داغانم

خب راسته خیلی سخته منم اینجوریم ولی خب بچه که گناهی نداره خودمون تصمیم به اومدنشون گرفتیم و خدا بهمون داد راسته واقعاً سخته الان خودم خواب شبانه اصلا ندارم دو ماهه از پقتی بچم دنیا اومده خواب شب نداشتم و ندارم ولی بازم تقصیر اونا نیس خواهش میکنم ازتون به اعصاب و خودتون مسلط باشی ان شاء الله خیلی خوب میشه میگذره میتونین بچه هاتونو کمی به مامانتون بسپرین خودتون کمی استراحت کنین برین بیرون هواتون عوض شه
منم خیلی اینجوری میشم ولی خب بچه که گناهی نداره منم بعضی وقتا خودمم همراش گریه میکنم ولی خب باید تحمل کنیم اگه نوزادتون جیغ جیغو نیس و مشکل اون یکیه اونم راهکار داره برین بخونین و تجربه کسب کنین

خدا صبرت بده خاهر واقعا سخته

من اصلا نمیتونم به کارخونه یا خودم برسم گاهی هردو باهم گریه میکنن واقعا نمیدونم چکار کنم .الان بیشتراز یه ماهه روزی دوساعت نخوابیدم کلا بیدارم.

عزیزم حتما سعی کن ازکسی کمک بگیری،تنهایی واقعا سخته
از صدای سفیدم برای اروم کردن نوزادت استفاده کن،برنامه اشو دانلود کن صدای سشوارش خیلی جوابه

منم انقدر خسته میشم به کارای خونم نمیرسم به خودم نمیرسم ولی خب باید تحمل کنیم چون مجبوریم

عزیزم مادر بودن سخته من بچه اوله بعضی اوقات ناشکری میکنم ولی اشتباهه بچه نوزاد نمیدونه بخدا گناهی نداره تحمل کن بعدش خیلی قشنگ میشه

الهی بگردم خیلی سخته شیر به شیر کسی نیست کمکت کنه