سلام مامانا واقعا باورم نمیشه که یه هفته شد پسرمو از شیر گرفتم😍
پسر من به شدت وابسته بود ینی از صبح تا شب تو دهنش بود دیگه شبا انقدرررر می‌خورد که اصلا خاب درست حسابی نداشتم صبح هم ک بیدار میشدم بی‌حال و خسته بودم
چندباری سعی کردم تدریجی کم کنم شیرشو دیدم اصلاا نمیشه
دیگه انقدرررر این اواخر شیر می‌خورد که واقعا حالم بد میشد به سینم رژ زدم وقتی خاست نشونش دادم گفت میمی رو ببین چه رنگی شده کثیف شده و اینا..بعد خیلی آروم گذاشت رفت بعد چشمتون روز بد نبینه شبش تا صبح گریه کرد جیغ های وحشتناک هر کاریم میکردم آروم نمیشد تا خود صبح رو پام موند یا تو بغلم راه بردمش روز دومم همینطوری روز سومم همینطور گذشت تا اینکه کم کم بهانه گیریش کم شد ولی همچنان تا دراز میکشم میاد و میخاد فوری بلند میشم سرشو گرم میکنم خیلیی بهانه گیر شده بیشتر از قبل بهم وابسته شده نمیزاره از کنارش تکون بخورم درسته که تو این یه هفته پوستم کنده شد ولی واقعااا ارزششو داشت چون خوابش خیلیییی بهتر شده❤️اینم از تجربه من امیدوارم تو این مسیر موفق باشید

۱۰ پاسخ

خسته نباشی خدا قوت،یه مرحله رو پشت سر گذاشتی.اینکه بعد از شیر گرفتن شب تا صبح کامل میخوابه دخترم خیلی خوبه

حالا خوبه همسرت بی قراریشو دیده نگفته شیر بده، همکاری کرده
و خوب اینکه خودتم باز شروع نکردی
این اشتباهاتو یکی از نزدیکانم داشت که هم خودش داغون شد هم بچه میفهمید انگتر الکیه و با کولی بازی باز از سر میگرفت

🥲منم هفده ماهگی گرفتم کارنو تدریجی جواب نداد روش
😆😂الانم تا منو خفت میکنه میگه می میتو دربیار بوس کنم حداقل

منم دخترمو یه هفته هست گرفتم ۳روزه اول اذیت شدیم ولی بعدش خیلی بهتر شد

منم ۲ ماهه ک پسرمو از شیر گرفتم 😍😍
جالبه دیروز حوصلش سر رفته بود اومده بود میگفت مامان جی جی 😂🤣گفتم دیگه نیست تموم شده 😃

عزیزم منم ده روزه بچمو از شیر گرفتم
بچه تو شبام بیدار میشه؟

خداروشکر عزیزم
پسر منم خیلی وابسته است تا میشینم یا دراز میکشم میچسبه بهم ازمیر گرفتنش خیلی سخته برام

به به چه کیفی داد این پیام الان لازم داشتم ببینم چون دو روزه پسرم از شیر گرفتم

بنظر من که واقعا ضربه روحی به بچه وارد میشه با اینکارا که یهویی از شیر بگیری خیلی سخته برا بچه بعد از ۲۲ماه تو یک روز چیزی که باهاش اروم میشد رو کلا ازش بگیری

عزیزم خداروشکر
منم تازه شروع کردم ب روش تدریجی اگ‌بشه بگیرم
تا اواسط فروردین آن شالله
خیلی ذهنم درگیر این مساله س😔

سوال های مرتبط

مامان پسر عزیز مامان مامان پسر عزیز مامان ۱ سالگی
سلام مامانای عزیز
خداقوت
جمعه زمستونیتون بخیر
میخوام پروسه از شیر گرفتن پسرم رو براتون بگم پسرم تا ۱۵ ماهگی وابستگی شدیدی به سینه داشت. رفتم بهداشت و گفت شیر رو کم کن و غذا بده. دیکه هروقت شیر میخواست بهش میوه یا آجیل یا هر چیزی که می‌شد به بچه بدی می‌دادم. اما بازم وابسته بود. همش میگفتم چطور من این بچه رو از شیر بگیرم. تا اینکه ۱۸ ماهه شد. باز رفتم بهداشت و گفت شیرشو کم کن غذا بده. دیکه مصمم شدم تدریجی شیرو ازش بگیرم. اول شیر روز رو کم کردم
فقط بعد از غذا شیر می‌دادم. اما شیر شب و شیر برای خوابیدن سرجاش بود. شبا وابستگی پسرم به سینه بیشتر از قبل شده بود.
منم مضطرب از اینکه آخرش آیا موفق به این کار میشم یانه.
دیگه روزها فقط قبل از خواب شیر می‌خورد و شبا همچنان پابرجا. همش فکرم این بود چیکار کنم شیر و کمتر کنم
حس میکردم نمیتونم اینکارو بکنم.
یه شب با پسرم لج کردم و قبل از خواب ممه ندادم بهش.
خیلی گریه کرد طفلکی خیلی باهاش حرف زدم.
گفتم توپولوها سیر نمیخورن ریزولو ها شیر میخورن چون خیلی کوچولو هستن.
یه عالمه حرف تا راضی بشه کلی نشد. دعواش هم کردم چون واقعا دیگه نمی‌کشیدم. دیگه از اون شب مقاومت رو شروع کردم. توی روز کامل قطع کردم چند روز. بعد از چند روز شیر قبل از خواب رو حذف کردم. در طول روز همش باهاش صحبت می‌کردم که ممه مال نی نی کوچولوهاس
هرجا نینی میدیدم میبردمش پیشش میگفتم ببین چقدر کوچولوعه ممه میخوره. اما نی نی بزرگا دیگه ممه نمیخورن. چند شب نزدیک سحر پا میشد گریه میکرد. منم می‌دادم بهش ممه.
یشب وقتی ممه دادم دیدم زود ول کرد. فهمیدم انگار میلی نداره بهش. دیکه ازون موقع ندادم.