۳ پاسخ

چقدر خوب
پسر من فقط دو وعده میخوره ولی روی اونا پا فشاری می‌کنه پیشنهادی داری برام که چکار کنم
اگه بغل باباش باشه ممکنه کنار بیاد ولی اگه منو ببینه حریفش نمی‌شیم
باباشم موقع ظهر خونه نیست

پسر من غذا نمیخوره موندم چ جوری از شیر بگیرمش

پسر منکه از یکسال یک ماهگی بود فک کنم دیگ شیر نخورد خودش انقد لاغر شد

سوال های مرتبط

مامان پسر عزیز مامان مامان پسر عزیز مامان ۱ سالگی
سلام مامانای عزیز
خداقوت
جمعه زمستونیتون بخیر
میخوام پروسه از شیر گرفتن پسرم رو براتون بگم پسرم تا ۱۵ ماهگی وابستگی شدیدی به سینه داشت. رفتم بهداشت و گفت شیر رو کم کن و غذا بده. دیکه هروقت شیر میخواست بهش میوه یا آجیل یا هر چیزی که می‌شد به بچه بدی می‌دادم. اما بازم وابسته بود. همش میگفتم چطور من این بچه رو از شیر بگیرم. تا اینکه ۱۸ ماهه شد. باز رفتم بهداشت و گفت شیرشو کم کن غذا بده. دیکه مصمم شدم تدریجی شیرو ازش بگیرم. اول شیر روز رو کم کردم
فقط بعد از غذا شیر می‌دادم. اما شیر شب و شیر برای خوابیدن سرجاش بود. شبا وابستگی پسرم به سینه بیشتر از قبل شده بود.
منم مضطرب از اینکه آخرش آیا موفق به این کار میشم یانه.
دیگه روزها فقط قبل از خواب شیر می‌خورد و شبا همچنان پابرجا. همش فکرم این بود چیکار کنم شیر و کمتر کنم
حس میکردم نمیتونم اینکارو بکنم.
یه شب با پسرم لج کردم و قبل از خواب ممه ندادم بهش.
خیلی گریه کرد طفلکی خیلی باهاش حرف زدم.
گفتم توپولوها سیر نمیخورن ریزولو ها شیر میخورن چون خیلی کوچولو هستن.
یه عالمه حرف تا راضی بشه کلی نشد. دعواش هم کردم چون واقعا دیگه نمی‌کشیدم. دیگه از اون شب مقاومت رو شروع کردم. توی روز کامل قطع کردم چند روز. بعد از چند روز شیر قبل از خواب رو حذف کردم. در طول روز همش باهاش صحبت می‌کردم که ممه مال نی نی کوچولوهاس
هرجا نینی میدیدم میبردمش پیشش میگفتم ببین چقدر کوچولوعه ممه میخوره. اما نی نی بزرگا دیگه ممه نمیخورن. چند شب نزدیک سحر پا میشد گریه میکرد. منم می‌دادم بهش ممه.
یشب وقتی ممه دادم دیدم زود ول کرد. فهمیدم انگار میلی نداره بهش. دیکه ازون موقع ندادم.
مامان ثمین مامان ثمین ۱ سالگی
براهمین میگم حالتون باید خوب باشه بعد از این مرحله میرسیم 4روز آخر و سخت تر شیر شب دیگه اینجا نباید قبل خوابم شیر بدید اون یه وعده قبل خوابم حذف کنید برا ثمین حذف اون یه وعده سخت نبود عادت کرده بود دیگه من الان تو دومین شب از4شب آخرم شب اول ثمین و دیر خوابوندم که خسته بشه براهمین براشیر بیدارنشد تا ساعت4صب که بیدارشدباشوهرم راه بردیمش گریه کرد خیلی بی تابی کرد ولی اصلا شیر ندادم و هرجوری بود خوابوندمش دیروز اصلا نذاشتم بخوابه شب دیشب زودتر خوابید آخرای شب از گشنگی بیدارشد بهش غذا دادم سیر که شد خوابوندمش باز ساعت 4صب بیدار شد چندبار تا8ونیم هی تیکه تیمه ولی اصلا بهونه شیر و نگرفت فقط بد خواب شده بود که آب دادم خورد گذاشتن رو پام و میخوابید االاندیگه بیدارشد بهونه گرفت و خوابوندمش دوروزی هست براش یه جوجه اردک خریدم پشت بوم و تو خونه میبرمشون باهم بازی میکنن میتونید اسباب بازی یا حیوون خونگی بخرید البته اگر بچتون خشونت به خرج نمیده چون ثمین عاشق حیووناس و اصلا نمیچلونشون و خیلی با ملایمت رفتار میکنه باهاشون امروزم ظهر باباش میبرش پارک بعدم میبره خونه مامان بزرگش پیش عمش که ثمین خیلی دوسش داره و هر روز میره پیشش حالا بیا مزایا و نکته هاشو تاپیک بعد بهتون بگم