۱۲ پاسخ

دیشب ساعت ۳ صبح
وقتی همه دنیارو خواب برده بود
من و تو باهم بیدار بودیم
خستگی تمام بدنم رو گرفته بود
و خوابم میومد
اماااااا
اینو میدونستم ی روزی مث قبل میتونم بخوابم
با خودم گفتم
این بی خوابی ها ی روزی تموم میشه
و تو بدون من راحت میخوابی
فقط الان بهم احتیاج داری
ی زمانی‌میرسه
ک دیگه نیازی نداری بهت غذا بدم
و در آغوشت بگیرم
زمان میگذره
و خاطره ای قشنگ ازش میمونه
وقتی اینا رو تویه ذهنم مرور کردم
محکم تر بغلت کردم و بوسیدمت
با شما هم هستم
مامانی ک داری این شبا رو میگذرونی
بی خوابی ها همیشگی نیس
نی نی خیلی زود بزرگ میشه

منم همینم الان انقدگریه کرد بزور ساکتش کردم

راستی مامان سودا دخترت ب کنار ب دوتا پسرات چطور میرسی؟ من تایمی ک سدنا خوابه دینا بیداره و بالعکس تایم پیدا نمیکنم بخوابم ☹️

من روزای بسیار سختی دارم دختر بزرگم حسودی میکنه به آبجیش بچه ام کولیک و رفلاکس داره بخیه های زایمان طبیعیم هنوز خوب نشده شبا درست نمیتونم بخوابم واقعا خسته ام تنها😭😭😭😭😭بازم شکرش لحظه شماری میکنم که بخیه هام زود خوب بشه خدا کنه تا عید خوب بشم

والا فقط هستیم چیزی نمیفهمیم 😵‍💫

بله بله منم تو همچین وضعیتیم 😂😂حالا تازه اول راهیم خدا ب دادمون برسه

دلم میخاد گریه کنم همین ولی وقتشو ندارم🥲

بچه ها وضعیت خون ریزیتون چطوره من شد درحد لک قهوای از روز ۲۵ شدید شده بنظرتون طبیعه؟

من ک خسته ام باشم خوابم نمیبره دیگه

هنوز اول راهی😂😂

منم سردرد بی خواب با درد خسته بی حال

درسته سخته ولی میگذره تاپیک مو راجع ب این بی خوابی ها بخون کلی حالتو خوب میکنه عزیزم

سوال های مرتبط

مامان هنا و 💙💙 مامان هنا و 💙💙 روزهای ابتدایی تولد