با همه ی نگرانی ها از روز اول
که قلبش تشکیل شد ؟
رشد کرد ؟
غربااگری اول خوب بود ؟ انومالی سالمه ؟ اکو قلب خوبه ؟
قرص ها ضرر نمیرسونه
چرا کم تکون میخوره چرا محکم نیست چرا تکون نخورد
قند بهش آسیب نمیرنه ؟
همه ی این نگرانی ها تموم شد و تو روز های پایانی هم نگرانی
نکنه مدفوع کنه ، تکونش کمه
زردی نگیره
خوب وزن بگیره
فکر نمیکردم یه روزی بشه و همه ی دغدغم بشه یکی دیگه یکی که ندیدمش ؛ فقط از خدا میخوام به همه بچه ی سالم بده و دامن هرکی رو میخواد سبز کنه

دقیقا

دقیقااا انگار خودمو یادم رفته فقط نمی‌خوام بلایی سر نینی بیاد

آی گفتی حتی خودمم سرمامیخورم میگم نکنه برا بچم ضرر داشته باشه
سرفه میکنم نکنه پرت شه تو شکمم

دوست عزیز اماده باش که وقتی به ایشالله سلامتی به دنیا اومد سه تا پاراگراف دیگه به متنت اضافه میشه

چ متن قشنگی

وای دقیقااااا...هرروزش یه چالش و‌نگرانی جدید....فقط میگم بچم

عزیزم خیلی متنش قشنگ میتونم کپی کنم

عزیزم‌انشالا ب سلامتی زایمان کنی و نینیتو‌بغل بگیری ک هیچ حسی تو دنیا قشنگ تر از این نیست
درسته ک وقتی بچه به دنیا میاد کلی استرس و نگرانی هم همراه خودش میاره ولی بنظرم از تو شکم بودنش خیلی بهتره
من جز ماه اخر بارداریه خییییلی خوبی داشتم ولی برعکس دوران نوزادی پسرم فرای تصور سخت بود و درگیرم کرد الانم‌ک رفلاکس شدید و الرژی و... ولی با اینحال بازم عاشق این دورانم و بنظرم خیلی بهتر از بارداریه چون بچمو میبینم و بغلش میگیرم همین برام خیلی لذت بخشه😍

دغدغه من چرا دردم نمیگیرع