۲۱ پاسخ

خدا بهتون خیلی صبر بده خدا هیچ پدر ومادری را با فرزندش امتحان نکنه
خیلی سخته

خدا بهت صبر بده عزیزم و روحش شاد .شک نکن ک جای فرشته کوچولوت خوب و امنه😥.
میشه بپرسم چه مشکلی داشت و چندسالش بود ک آسمانی شد؟
اگ ناراحت میشی جواب نده گلم😥😘

اخی عریزم خدا بهت صبر بده. چند سالش بوده

خدا برهیچ مادری نیاره این غمو خدابهت صبربده خواهر 😭😭😭😭

خدابهتون صبرررر بده😔😔😔

خدا بهت صبر بده..حقیقتش نمیدونم چرا فقط اشک ریختم هم برا خودت هم دختر اسمانیت

منم اولین سالیه ک مادر جوون و صحیح و سالممو از دست دادم
حالم از عید ، روز مادر و.... هرمناسبتی بهم میخوره دوس دارم همچی از تقویم حذف بشه
همه کسم بود هم امید ب زندگیم بود همراهم بود غم خوارم بود
منم مردم ۵ ماه پیش فقط دفنم نکردن😔

عزیزم...صبر بهترین چیزه...هرچند که دردی که میکشی رو هیچی دوا نمیکنه.
خدا انشالله حافظتون باشه

پسرمنم 3ساله فوت شدالان باید8ساله میشدمنم مثل شمادائم اشک توچشمامه ولی بازخداروشکرررر

عزیز دلم الهی دورت بگردم، واقعا سخته،ولی تقدیر آنیسا کوچولو این بوده، خدا این فرشته ناز خیلی دوست داشته،زود برده پیش خودش، کنار فرشته های دیگه ش🖤خدانگهدار لیانا جون باشه🧿

آخی عزیزم منم مثل شمابچه منم خداگرفت منم باکلی سختی به هم رسیدیم خلاصه خیلی سختی کشیدیم حرف شنیدیم واقعااآدم توکارخدامیمونه ولی بازم شکرت خداجون

بمیرم برات،،،خدا صبر بده

خدا بهتون صبر و سلامتی بده 🌱
واقعا غم خیلی خیلی بزرگیه ...😥
موهای بدنم سیخ شد و چشام پر شد ..🥺
واقعا برای یه مادر خیلی سخته کاملا درکت میکنم عزیزم ...💔

آخ بزرگ ترین درد دنیا خواهر خدا بهت صبر بزرگ بده واقعا دلم گرفت

خدا رحمتش کنه عزیزم

ای خدااا
چقد دلم گرفت بگردم برا دلت مادر صبور❤️

ای وای چرا اخه🥺

عزیز دلم خدا صبرت بده غمی هست که با هیچی آروم نمیشه میگن بچه که فوت میشه جلو در بهشت میمونه و میگه داخل نمیرم تا پدر و مادرم هم بیان . الان پیش حضرت زهراست و ایشون ازشون مراقبت می‌کنه

ای واااای قلبم درد گرفت 💔💔💔💔😭😭😭
چ درد بزرگیه ،خدا صبرت بده خواهر

وای خدا قلبم‌ درد اومد😭😭

اخ قلبم خدا بهت صبر بده

سوال های مرتبط

مامان 🤍Mahan.jan🤍 مامان 🤍Mahan.jan🤍 ۱۷ ماهگی
خانماااا بیایید از زایمانتون بگیددد
خودم ب شدتتتت زایمان خیلی بدی داشتم روزی ک دارم میرم بیمارستان برای زایماننمم اسهال شده بودم تا فرداش ک بچه ب دنیا اومده بود من اسهال بودم بعد زایمان هر دارویییی بهم میدن من خوب نمیشم و چقد خجالت میکشیدم دسشوییم نمیتونسم برم چون زایمانم نزدیک بود درد داشتم
و این ک مامانمم کلن از اول تا اخر زایمانم پیشم بود چون میترسیدم مامانم گذاشتن بمونه پیشم بیرونش نکردن
اولش ک کلی دردو با بدبختییی اذیت بلاخره بچه بدنیا اومد از شدت درد پسرمو اورده بودن گذاشتنش پیشم پسش میزدم اینقد ک درد داشتمممم
بعد موقه زایمانمم ۶/۷تا خانم بود با ی دکتر دکتر وایستاده بود یجا ب کار اموزاش میگفت چیکار کنن چون خوده دکتر کاری انجام نمیداد کار اموزاش انجام میدادن برای همون کلی عذاب کشیدم اینقد ک بیشورا بلد نبودن
خلاصه ک بعد زایمان اومدم تو بخش کلی خونریزییییی ینی ب شدت خونریزی داشتم ی دختر دیگم ۱۵سالش بود زایمان طبیعی کرده بود ریلکس نشسته بود بدون دردو خونریزی بدون معاینه منو هر ۵دیقه میومدن معاینه میکردن و ۲۰تا زیر انداز عوض کردن پاشدم رفتم دسشویی هیچکس کمکم نبود حز مامانم اونم زورش نمیکشید بخاد نگهم داره یا بلندم کنه رفت پرستار صدا کنه ک یهو داد زدم مامان بیا حالم بده همینو گفتم با سر رفتم زمین بعد ۵دیقه ب هوش اومدم نفهمیدم چی شده بود
دیگ تا فرداش ک مرخص شدم ۲۰بار معاینه شدم خدا لعنتشون كنه با اون ناخوناشون پدرم دروووومد اینقدددد حالم بد بود دو س تا دکتر از بیمارستانای دیگ اومدن برای حالم ک ببینن چم شده خلاصه با بدختی مرخص شدم خونه اومدم باز تو خونه دور ور ۲۵روز بخیه هام درد میکرد شبا کریه میکردم تا صب

هیییی چه روزاییی بود دیگ از زایماننن ب شدت میترسم و متنفرم