۴ پاسخ

اره زنگ بزن

منم پسرم چه خوابش بیاد چ گشنه باشه بهانه میگیره و داد میزنه وقتیم ب اون حد برسه دیگ غدام نمیخوره

مادر جون ها خودشون به بچه ها خیلی میرسن نیاز نیست زنگ بزنی

دیگه پسرت ماشالله بزرگه
خودش میگه گشنش بشه

سوال های مرتبط

مامان آسنا و آرتین مامان آسنا و آرتین ۴ سالگی
تا حالا شده بچتون پیش بقيه بد ضایعتون کنه. امروز صب رفتم سرکار. پسرمم چون دادگاه نداشتم فقط تو دفتر یکم کار بود با خودم بردم. همکارم صبونه با خودش عدسی آورده بود من پسرم هیچوقت عدسی نمی‌خورد ینی همیشه درست میکنم از خدام بوده فقط یه قاشق بخوره فقط مزه کنه ببینه چه جوریه اصلا حتی طعمشم امتحان نکرده. خیلی خوش خوراکه اما عدسی اصلا نمیخوره. بعد این همکارم بهمون تعارف کرد من چون تازه صبونه خورده بودم گفتم ممنون نمی‌خورم. گفت به پسرت بده منم گفتم ممنون اصلا عدسی دوس نداره هیچوقت نمیخوره. بعد یهو پسرم گفت میخورم. منم گفتم لابد همین طوری یه چیزی گفته بچس نمیفهمه. گفتم نمیخوره الکی میگه فقط حیف میل میکنه. همکارم گفت حالا بزار یکم براش بریزم ببینم میخوره یا نه. تو کاسه کوچیک براش ریخت پسرم با چنان اشتهایی می‌خورد انگار از قحطی برگشته😳😥. حالا منو نگو جلو همکارم ضایع شد فک کزد الکی گفتم دوس نداره با خودم گفتم حتما فک میکنه من از غذاشش چندشم میشه دیگه بهش گفتم بخدا هیچوقت نمی‌خورد نمیدونم حتما برا شما خیلی خوشمزست. از خجالتم گفتم برا منم بریز بخورم. که فک نکنه یه وقت چندشم شده. تو عمرم اینجور ضایع نشده بودم😤
مامان نیلا مامان نیلا ۴ سالگی
پایان استرسی که ۴ سال و نیم باهام بود ...
دخترم ۲ ماهه بود گفتن قلبش صدای اضافه داره ببریم اکو
شوهرم میگفت هیچی اش نیست نمیخواد .
شبا که دخترم میخوابید تازه حال خراب من شروع میشد درباره صدای اضافه قلب بخونم و اینکه میتونه وضع خیلی بد باشه
پیش شوهرم گریه کردم گفتم بیا ببریمش گفت تو باید استرس ات رو کنترل کنی
بعد از یکسال که چندتا دکتر ترسوندن راضی شد ببریم
دکتر گفت دریچه ریوی اش مقداری تنگه و آئورت
یک سال دیگه ببریم . سال دیگه دخترم اینقدر گریه کرد موقع اکو که باعث شد عدد تنگی رو زیادتر نشون بده
تا امسال ...
مثل خانوم خوابید تا دکتر اکو کنه بعدشم گفت تنگی خیلی کمتر شده و دیگه نیاز نیست بریم
شوهرم مدام میگه اینا فقط کیسه میدوزن برای مردم . از اولم چیزی اش نبود
حالا یه نفر برسه بگه یه بچه بیار
مگه دیده من یکسال چی کشیدم تا بچه رو ببره دکتر
مگه دیده ۴ سال و نیم گوشه ذهنم درگیر بود نکنه پیشرفت کنه
یکی دیگه بیارم و چیزی اش باشه که عمرا بعد از یکسال هم ببره دکتر
همیشه میگن نزدیکتر از مادر نیست . ولی مادرم هم ندید چی به من این سال ها گذشت و راحت میگه یکی دیگه بیار
خدایا شکرت که همیشه تو پناه من بی کس بودی💓
مامان گل پسر👶
ایران مامان گل پسر👶 ایران ۴ سالگی
سلام امشب با داداشم رفتیم پارک شوهرم نبود بعد ی دوتا پسر که چند سال از پسر من بزرگتر بودن هیکلی جلو سر به پسرم گفتن برو پی کارت برو خونتون پسرم ناراحت اومد به من گفت منم گفتم برو بازی اگه بازم گفتم بگو خودتون برید منم میخواهم بازی کنم پسرم رفت من زیر نظر داشتمش که پسرم از سراسر رفت بالا اومد پایین باز جلوش گرفتن من فوری بلند شدم خودم به پسرم برسون تا رسید ن من بزرگ زد تو کمر پسرم محکم طوری که پسر افتاده با صورت تا منو دیدن دویدن واقعا مادر چیه و منی که هرگز همچین روی از خودم ندیدم یعنی تو شوکم که این من بودم این رفتار کردم خلاصه منم دویدم دنبالشون شاید اگر دستم بهشون می‌رسید تکیه پارشون میکردم رفتن پیش پدر مادرشون منم رفتم بالاش.ن اومده میگه چته خانم خجالت نمیکشی با این هیکلت افتادی دنبال بچه ها منم گفت که اینجوری البته با عصبانیت زن برگش گفت خوب مواظب بچت باش دیگه نفهمیدم هرچی فحش به دهنم اومد براشون کردم اومدم خونه هنوز اون منی که تا امشب ندیده بودم جلو چشم باور نمیکنم من بودم دیگه بماند داداشم رفت صحبت کرد اینا نمیدونم ی جوری حالم تو شوکم😥🥺