کاش این یه هفته مونده ازاین زمستون کوفتی هم بگذره تموم بشه متنفرم از پاییز و زمستون این دفعه چهارمه ک مریص شدیم ۲ بار تو حاملگی ب طرز وحشتناک دوبارم بعد زایمان این دفعه دخترمم گرفته بردمم دکتر گف زیر ۲ ماه دارو نمیدیم خوب شده بود ازدیشب ایقد جیغ وحشتناک میزنه اصلا ن اون خوابید ن من و باباش از ۱۰ شب تا ۱۰ صبح فقط بعلمون بود تابش دادیم

تصویر
۵ پاسخ

خودت باید سیستم ایمنیتو تقویت کنی
منم بعد زایمانم داعم مریض بودم
مریضیامم از نوع اب ریزش و سبک نبوداااا خیلی سخت مریض میشدم تب و لرز و ....
یکبارشم بچمم ازم گرفت و چشماش عفونت کرد و ...
اصلن یه وضعی
باید ویتامین دی و اهن و مولتی ویتامین بخوری
تا بدن خودشو ریکاوری کنه خیلی طول میکشه
ایشاالله که خودت و بچت زود زود سلامتیتونو به دست بیارید

کولیک داره اگه با راه رفتن آروم میشه

عزیزم خیلی سخته منم بعد زایمان همش مریض بودم دخترمم الان یکم سرما خورده بینی کیپ شده نمیتونه شیر بمکه نفسش میگیره دکتر هم گفت زیر یکسال دارو نمیدیم😑

اینکه تابش میدین آروم میشه مال کولیک ه
ببرش پیش عابدی تا براش دارو دست ساز تجویز کنه

اخی الهی ..طفلی

الان هوا چون یکم گرمه یکم سرد اینطوری میشه
کلا همیشه خیلی لباس نپوشون که عرق کنه بیرون میبری یه هوا بهش بخوره مریض شه

مقالات مرتبط

ترس از رابطه زناشویی
ترس از رابطه زناشویی و دخول | علت و درمان آن
بعد از زایمان چه بخوریم
بعد از زایمان چه بخوریم | غذاهای مفید بعد از زایمان
مراقبت از نوزاد تازه متولد شده
نوزاد تازه متولد شده و همه نکات مراقبت از آن
بهترين زمان نزديكی پس از زايمان طبيعی
بهترين زمان نزديكی پس از زايمان طبيعی

سوال های مرتبط

مامان باران و یکتا مامان باران و یکتا ۵ ماهگی
سلام خانمها
من ۲ ماهو نیم که زایمان کردم و بعد از زایمانم تا الان ۳ مرتبه پریود شدم
یعنی ۱۰ دی یه دفعه
۲۰ دی یه دفعه
و ۴ بهمن هم یه دفعه
اون دو مرتبه اول حجم خونریزی خیای کم بود ولی این دفعه بهتره
نمیدونم چکار کنم خطر داره
برم دکتر یا ممکن طبیعی باشه
شیر خودمم میدم به بچم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نیکان مامان نیکان ۵ ماهگی
سلام ، پسر من ۲ ماه و ۱۰ روزشه ، از صبح درست شیر نخورده ، تا سینه رو میزارم دهنم جیغ میزنه گریه میکنه ، چی کنم ؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان هستی👶🏻🩷 مامان هستی👶🏻🩷 ۴ ماهگی
خانما دخترم دیروز عصر تا شب ساعت ۲ خیلی عطسه کرد بعضی وقتا بعد هر عطسه یه سرفه کوچیک هم داشت ،اینم بگم یکی از چشماش رو خیلی با دستش میمالید قرمز شده بود و به کم آب ریزش داشت تبش رو چک میکردم نهایتا ۳۶ و ۹ بود بعد خوابید تا صبح حالا عطسه داره ولی شاید از صبح تا الان ۱۰ تا هم نشده ولی چشمش آبریزش داره تبش هم چک کردم تب نداره....
این علائم می‌تونه برا آلرژی باشه چون دیروز یه دونه پیتزا خریدم خوردم از بعدش اینطوری شد 🥲(داخل پیتزا این دفعه چندتا تکه زیتون سیاه بود که این بار خوردم و شاید یه ادویه ای داخلش بوده که من نمی‌دونم )
یا سرماخورده ؟؟؟😥
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان هانا و مهنا💕 مامان هانا و مهنا💕 ۳ ماهگی
خانوما کی بچه ها شب تا صبح میخوابن؟!وای دوست دارم فقط اون روز تصور کنم😭😂ک باهم تا صبح بخوابیم
انقدر کم خوابیدم جدا بر اینکه زیر چشمام چسبیده پشت کله ام این بچه هارو هم انقدر دور زدم کمر نمونده برام
مثل یه مرده متحرکم
میزاری رو تخت باز جیغ میزنن آخه بگیر بخواب دیگه
قطره خواب آور ک دکتر داده بود هم دادم انگار ن انگار
انشالله فردا ببرم دکتر بازم دارو بده بهتر بشن..میدونم صد در صد درمان نداره و دوره اش باید بگذره ولی کاش بهتر بشه دردشون خیلی شدیده
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۵ ماهگی
سلام خانوما میگم پسرم شیرخشک آپتامیل میخورد ۲ ماه بخاطری چاق نشد الان ببلاک دارم میدم درست نمیخوره مثلا ۲ پیمونه را تو دوساعت میخوره تموم میکنه به نظرم قبلی را بهتر میخوردش ؟
باباش هم این دفعه دوتاببلاک گرفته چکار کنم طوری میس تموم شدن دوباره همون آپتامیل بدمش؟؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان جانان مامان جانان ۶ ماهگی
مامانا من دخترم دوماه و ۱۰ روزشه از ظهر ساعت ۲ تا الانکه ۱۰ شبه تقریبا نخوابیده بنظرتون طبیعیه؟
یکی دوبارم خیلی خوابش گرفت و از تو بغلم گذاشتم زمین فورا بیدار شده
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ترنم مامان ترنم ۱ ماهگی
بابا من با این کولیک لعنتی چکاااار کنم،هم بچه هم خودم داغوووون شدیم دیگه،،دیشب از ساعت ۲ تا ۷ صبح داشت جیغ میزد
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان فرح مامان فرح ۳ ماهگی
سلام مامانا من ۲ ماه و ۱۵ روزه زایمان کردم بعدش بیخوابی و ترس و استرس و اضطراب داشتم رفتم دکتر عمومی قرص آلپروکیم بهم داد هر شب قبل از خواب میخوردم ۳ خشاب دادش بعد رفتم ۳ تا خشاب دیگه خودم خریدم خوردم حالا بنظرتون ترک کنم این دارو رو ؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان توت فرنگی مامان توت فرنگی ۳ ماهگی
این اروغ دیگه چ کوفتی بود ..
۹ ماه حاملگی با تموم دردسراش یه طرف
این اروغ یک طرف
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان رادین و دلوین مامان رادین و دلوین ۵ ماهگی
خانوما این چیه تو دماغ پسرم تو دماغ خودمم هس البته برا من کوچیکه هی آب میده میسوزه نمیشه دست زد . داداشم یه ماه پیش تو پیشونیش از اینا گرفته بود کل پیشونیش پر بود دکتر رفت دارو داد خوب شد نمیدونم از اون گرفتیم یا ن برا منو پسرم تو دماغه باهم شروع شده
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان النا مامان النا ۳ ماهگی
دردهای کولیکی دخترم بین ساعت ۱۰ شب تا ۲ صبح هست، از صدای جیغ و گریه بچه و صدای سشوار سرم منگ میشه .من و شوهرم با این صداها به فروپاشی روانی داریم نزدیک میشیم🤣🤣😂
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان ارغوان مامان ارغوان ۵ ماهگی
پریروز قطره آ د پرید گلوی دخترم و چند ثانیه نفسش رفت و من و باباش مردیم و زنده شدیم، تا صبح نخوابیدم از ترس و غصه، حالا حس میکنم اون ترس مونده تو تنم، همش بغض دارن حتی با ترس شیرش میدم هی نفساشو چک میکنم، از ترس دوباره به خونریزی افتادم حال روحیم داغونه واقعا🥲🙃🥲
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آرین مامان آرین ۵ ماهگی
عزیزان ی سوال دارم
دو ماه داره پسرم میگم تو این ماه بچه می‌ترسه گریه کنه ؟؟
چون باباش بغل گرفته بود بلند سرفه کرد اینم گریه کرد شدید بعد من بغل کردم باباش دوباره سرفه کرد این باز نگاش کرد گریه کرد
بعد اون همش بی قراری می‌کنه گریه می‌کنه
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان 💙ariyan💙 مامان 💙ariyan💙 ۴ ماهگی
بچم پریشب از ساعت دو خوابید تا ۱۰ صبح بعد دوساعت بازی کرد دوباره از ۱۲خوابید تا پنج عصر دوساعت و نبم بیدار بود دوباره خوابید تا ۱۰ و نیم شب دوبارع تا ساعت ۱ بیدار بود دوباره خوابید تا الان یعنی چیزیشه خیلی میخوابه میترسم هیچ وقت اینجوری نبود
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان مارال👧🤰 مامان مارال👧🤰 ۵ ماهگی
پارت دوم زایمان طبیعی
خلاصه تا صبح چشامو رو هم نزاشتم فقط ب خودم میپیچیدم ن دراز میکشیدم ن میتونستم بشینم فقط ی حوله دستم بود موقع دردم شروع میشد تو دهنم میگرفتم جیغ میکشیدم و پتورو چنگ میزدم...تارسید ب ساعت ۹ صبح و همچنان دردام بیشتر میشد و غیرقابل تحکل طوری ک اشکم در میومد دیگه دزدام شده بوده هر ۲دقیقه ۴۰ ثانیه بعضی وقتا باز میشد ۲۰ثانیه ب ماما گفتم گف ن هنوز زوده باید تایم دردت بیشتر بشه کم نباید بشه.براخودت میگم نرو ک اذیت میشی شکم اولی هم هستی...گف وقتی درد نداری قر بده دردت ک شروع شد مث دشویی ایرانی بشین ..خلاصه ک درد میکشیدمو درد
دلم ضعف میرفت ولی چیزی نمیتونستم بخورم...هم استرس و هم ترس تموم بدنمو فرا گرفته بود دیگ مامانمو میدیدم رنگ ب روش نبود انقد ک استرس داشت همش دست شوهرمو مامانمو چنگ میزدم از درد....دیگه تایمام داشت برابر میشد ک ساعت ۱۰ صبح کیسه ابم پاره شد سریع زنگ زدیم ب مامام گف حتمن همین الان برو زایشگاه منم دارم میام ولی حتمن بهم خبربده چندسانتی چون تا ب ۴ثانت نرسی منو راه نمیدن...ازدرد ب خودم میپیچیدم تو ماشین تارسیدیم زایشگاه رو صندلی نشسته بودم ی عالمه مریض بود ک قراربود معاینه بشن یا کیسه ابشون پاره شده بود یاک لکه بینی داشتن منم ک فقط ب خودم میپیچیدم اخر پرستاره دید خیلی اذیتم گف تو بیا رفتم گف ۶ سانتی برو اتاق کنارلباساتو عوض کن بستری میشی.مامانم سریع زنگ زد ب ماما ک بیان ۶سانته گف توراهم.تامنو بردن تو اتاق مامام اومد....چقد خوب بود ک بالاسرم بود اجازه نمیداد ک هرکی برسه معابنه کنه یک پرستاربود اومد معاینه کرد گف ۶ونیم سانته اون رفت