از دست پسرم میخام خودمو بکشم کم اوردم دیگه از دستش خیلی داره اذیتمون مکنه همش آشوبه تا یا شری نزاره نمیشینه همش باعث دعوا من شوهرم میشه میدونستم بچه اینجوره به گور پدرم میخندیدم که بچه بیارم

پسر باید پابه پاش بود
دیوونگی کرد و ریخت و پاش و خرابکاری تا اونم تخلیه بشه
وگرنه میشه لجبازی

ببرش تو فضای بیرون و طبیعت بزار راحت باشه تخلیه بشه

پسر منم دو سه ماهه همینطور ببخشید ها ولی حالم بد شد از هر چی بچس
روزی نیس سردرد نشم از دستش دیوانم کرده مدام دعوا درست میکنه وقتی کسیو میبینه دم در میاره وگرنه با خودم تنها جرات نداره میندازمش اتاقش میگم بشین گریه کن

شوهر منم وقتی اذیت بچه مو میبینه میگه حرف بچه رو نزن

بچه منم خیلی شیطون و لجبازه

عزیزم همه مون همین جور هستیم.صبور باش.هر چند سخته.

عزیزم ۳سالگی خیلی سخته امیدوارم ۴ساله بشن بهتر بشن پسرمنم تامیرم خونه بابام انقداذیت میکنه ابرو برامنوشوهرم نذاشته اونجا همش اعصاب خردی و اشوب بپامیکنه همش یکاری میکنه دعواراه بیوفته اوناهم چقدناراحت میشن یکارایی اونجامیکنه ک هیجا نمیکنه 😮‍💨یه نمونش تف کردن توصورت واینوراونوره ک فقط خونه بابام انجام میده فقط یه نمونش

عزیزم بچه همینه ما هم اینطوری بودیم منتهی ماها از صبح تا شب تو کوچه تو حیاط انرژی خودمون و خالی میکردیم دیگه تو خونه جونی نداشتیم اما این بیچاره ها تو چهار دیواری گیر کردن خب چطوری انرژی شون تخلیه بشه بهترین کار اینه وسایل خطرناکو از جلو دستش بردار دل به دلش بده بزلر هر کاری میخواد بکنه

نمیدونم چرا بچه هامون اینجوری شدن
امکاناتشون صد برابر بچگی های خودمونه

دقیقا مثل پسر من

بخدا پسر منم بشدت اذیت میکنه الان ۲سالو نیمه ینی روز نیس از دستش گریه کنم

إی خداااا قربونش برم 😅😅😅