۴ پاسخ

منم اینجوری شدم..یبار مث تو دقیقا ب قفسه سینم فشار آورد نفسم بالا نمیومد بزور بعد نیم ساعت داد و هوار دستمو انداختم تو حلقم استفراغ کردم راحت شدم..هرروزم درد معده دارم متاسفانه
چ ربطی ب دکتر سزارین داره؟؟

من تو بارداری و بعد از زایمان پسر اولم اینجوری بودم... دردش در حد مرگ بود... مثل مار به خودم میپیچیدم.بعدشم بیمارستان و سرم و آمپول

بله عزیزم من شدیدا حالم بد میشد ، بی حسی باعث اسپاسم معده شده بود به حدی که تهوع و لرز شدید میگرفتم
چند روز از زایمانت گذشته؟

من یبار پنج روزگی دخترم ب تب و لرز شدید افتادم بدنم یخ زد و حتی دوش اب گرمم ارومم نکرد دکار نرفتم ولی ب سختی همسرم ی عالمه لباس تنم کرد چسبوندم ب شوفاژ خوابیدم بیدار شدم بهترشدم یبارم قبل از چهل روزگی بچه نمیدونم معده بود یان ولی دل درد شدید گرفتم حالت اسهال بودن ولی دستشویی نداشتم اون درد زد ب کل بدنم و استخونام ک نمیتونستم بلند شم بعد انگار یکی دست گذاشته بود جلودهنم داشت خفم میکرد کلااین حال بهم دست داد ی چندساعت مث مار ب خودم پیچیدم تااماده شدم برم دکترخوب شدم تاالانم دیگه اون دوتا درد سراغم نیومده ولی از درد کمرو زانو میخوام بمیرم دکترم ک رفتم گفت بخاطر امپول بی حسی توی کمرته احتمال داره خوب بشی و احتمال داره تااخر عمراین درد باهات باشه🙃

سوال های مرتبط

مامان بهار مامان بهار ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی#
سلام روز ۲۴دی ماه بود که رفتم سونو و بیمارستان برای چکاپ و نوار قلب ۴۰هفته و دو روزم بود جواب سونو اب دور بچه کم بود دکتر دستور ختم بارداری دادم اومدم خونه وسایل برداشتم ساعت هشت شب رفتیم بیمارستان و بستری شدم . ساعت ۸نیم سرم و نوار قلب وصل کردن و نپار گرفتن از قلب بچه و ساعت۹بود تقریبا که دکتر اومد رو سرم گفت بریم روی تخت زایمان برای معاینه و دارو بزارم. من دوفینگر بودم هنگام معاینه و تحریک رحم دکتر گفت خیلی خوبه داری میرسی به چهار الان که دارم تحریک میکنم . و اینکه سوند شستشو وصل کردن و داروی فشار تزریق کردن توی رحم من درد داشتم یکم قبل اینکه برم بیمارستان اما بعد از گذاشتن دارو ها بعد نیم ساعت دردم شدید شد و اینجا اومدن سرمم رو هم دارو زدن توش. و یک ساعتی گذشت تغریبا که من دردم شدید تر شد خیلی وقتی ماما اومد معاینه کرد گفت نزدیک پنج سانتی پاشو ورزش کن خلاصه من رفتم سرویس و اومدم و بزور یکمی ورزش کردم روی توپ دردم خیلی شدید شد نتونستم بمونم روی توپ حالت تهوو داشتم رفتم رو تخت پرستار اومد امپول فشار زد دوباره به باسنم و رفت بعد از چند دقیقه من حالم بد شد تپش قلب گرفتم و فشارم اومد پایین و ضربان قلبم رفت بالا احساس خفگی داشتم خلاصه از همراهی رضایت گرفتن از خودمم گرفتن که ببرن اتاق عمل اگه لازم شد ولی خداروشکر ضربان قلبم خوب شد و موندم توی زایشگاه اینم بگم که من ناراحتی معده دارم بخاطر همین اذیت شدم داروی معده و حالت تهوو هم بهم نزدن هرچقداسرارکردم ساعت ۱۲نیم رد شده بود که من داد میزدم درد شدیده و دسشویی دارم اما تا پنج دیقه اینا کسی نیومد روی سرم و من بیشتر سرو صدا کردم که اومدن گفت