۱۵ پاسخ

هرکی میگه خونم مرتبه الکی میگه
عزیزم چرا فک میکنی بقیه خونشون مرتبه
الان خونه ی من جا نداره پا بزارم از بس چیز میز ریخته وسط سالن
یه کوه ظرف نشسته دارم
چون ادم داره زندگی میکنه خب بچمم هی کار داشته نرسیدم مرتب کنم
سخت نگیر بابا دوساعت وقت بزاری قشنگ تمیز میشه
من هفته ای یه بار دو سه ساعت میزارمش خونه مامانم میام عمقی تمیز میکنم
وقتایی ام ک خوابه بی سر و صدا چیزای ریزو جمع میکنم

اصلا از خودت انتظار نداشته باش خونه ت همیشه مرتب باشه. الان اولویت بچه س. چند سال دیگه که بچه بزرگ شد و صبح تا شب دیگه تو خونه ش پیداش نمیشد وقت داری برا تمیز کردن خونه 😁 الان از بودن کنار بچه ت لذت ببر

والا منمم همینم فقط فرق منو تو اینه دختر من خوابش زیاد سبک نیست تند تند کارارو میکنم فقط مثلا جاروبرقی میمونه برای بیدارشدنش اونم باید سوار جارو برقی بشه هزارتا دلقک بازی تا بتونم جارو بکشم

نمیرسیم عزیزم،من پسرم بهم نمیچسبه ولی گندایی بالا میاره تو خونه که نمیشه حتی یک ثانیه من چشمم جای دیگه باشه،از بیرون کشیدن کابینت و کمد و کشو بگیر تا بالا رفتن از همه جا،دیروز که رفته رو مبل،از مبل نمیدونم چجوری رفته میز ناهار خوری بعد تشریف برده روی کابینت آشپزخونه،من دانشجوام کتابام پرپر شده از دستش.یعنی یک ثانیه نمیشینه،فقط داره میدوه پی شیطنت.حتی وقتی غذا میپزم میاد گازو بیست دفعه خاموش میکنه یا کم و زیاد می‌کنه.🤦🏻‍♀️
دیگه تنها چاره‌م اینه خوابم‌ خیلی کم کردم،شبا دیرتر میخوابم،صبحا زودتر پامیشم سعی میکنم تا خوابه عین فرفره به کارام برسم😢

اگه منظورت از تمیز کاری عیده که باید بگم مثل هر سال نتونستم تمیز کنم
ولی هر روزه تمیز کاری معمولی رو دارم صبح تا ظهر خونه رو مرتب و تمیز میکنم عصرا هم همزمان دو جور غذا درست میکنم
دختر منم خوابش خیلی سبکه زمانیکه بیداره کارهامو میکنم وقتی میخابه بایدکنارش دراز بکشم تا یکم بخوابه

پسر منم همینه همش میچسبه بهم دیگه کفریم کرده نمیتونم کارامو بکنم...وقتی میخوابه بدو بدو انجام میدم

عزیزم شبا چجور میخوابه سعی کن ساعت خواب هاشو تنظیم کنی

خونه من عین. دست گل همیشه برق میزنه غذا هم وقت خودش آماده س برم بیرون هم ب همه کارام میرسم دخترکم کمک میکنه ی دستمال بر میداره هرجا دستش برسه پاک میکنه😂

من نه تمیز می کنم نه مرتب می کنم . بیخیال همه چیز هستم تنها به اندازه ای تمیز می کنم که بشه راه رفت توی خونه و بو بد نده خونه

من چی بگم خواهر با دوتا وروجک😬

ببین برو خدا تو شکر کن من دوتا شیره ب شیره دارم یعنی افسردگی گرفتم الان ۱هفتم هست مریضم یکسره تب سنج دستمه عصبی شدم بخدا😭😭

همیشه مرتب نیس
من امروز بردم گذاشتمش خونه مامانم به کارام برسم الان برم بیارمش دوباره خونه رو میریزه بهم زیاد حساس نباش اینام میگذره

ب ی موزیک عادتش بده با اون یخوابه ب صدا حساس نباشه.باز تو میتونی توی خونه باشی من ارایشگرم شب عیدمه بچم از دیروز تب کرده همه مشتریامو کنسل کردم پرستار گرفتم برای بچم پرستار امروز پیام داده دگ نمیاد مامانم شیمی درمانی میشه کارای خونه ازونطرف و هزاااارتا چیز دگ .واقعا خستم خسته ی روحی

کنارم میشینه یا توی بغلم
به یه کاری مشغول میشم
مثلا میشینه کنارم کشو ها رو میریزم مرتب میکنم
یا نشسته جاروبرقی میزنم دیگه به جای تی دستمال میکشم سرامیک ها رو
نشسته کارهام رو میکنم🥴

اقا هر چی بهت بگم کمه ازین ک همش دختر منم چسبیده ب من
هی تمیز میکنم مرتب میکنم باز میبینم میریزه بهم یا یه سره تو کابینت هاس یا داره یه چی میخوره ریخت و پاش میکنه من ک دیونه میشم اخرش

سوال های مرتبط

مامان هامین مامان هامین ۱۳ ماهگی
سلام مامانای گل خسته نباشید یه درد دل باهاتون داشتم پسر من هامین یکسالشه تو این یک سال به غیر از یکی دو بار که شوهرم تو حمام بردنش به من کمک کرد دیگه همیشه خودم هامین رو حمام کردم و همه ی کاراش از پوشک کردن و نگهداری از هامین رو خودم انجام دادم حتی یه روز یه نفر نه خواهر نه مادرم تو نگهداریش به من کمک نکردن شوهرم از صبح میره سر کار تا ساعت ۲ و ساعت ۲ بر میگرده خونه و دوباره ۳ میره سر کار تا ساعت نه شب در کل اگه دو یا سه ساعت هامین باباش رو ببینه ولی همین که باباش رو میبینه انگار نه انگار که من هستم همش گریه میکنه که بره بغل باباش ااون رو خیلی دوست داره نه اینکه من حسودیم بشه نه ولی برام جای سواله یه بچه که این همه من براش وقت میزارم و واقعا از هر لحاظ بهش میرسم و تو این یک سال حتی یک بار هم بهش نامهربانی نکردم پس چطور اصلا علاقه ای به من نشون نمیده دیشب شوهرم خسته بود از سر کار اومد هامین گریه میکرد که باباش بغلش کنه شوهرم هم خسته بود بر می گرده به من میگه معلوم نیست با این بچه چطور رفتار میکنی که علاقه ای به تو نداره واقعا از حرفش دلم شکست والا تقصیر ش
نیست این بچه هیچ علاق ای به من نداره دیشب خیلی دلم گرفت و گریه کردم به حال خودم که منی که این همه به این بچه می رسم و براش وقت می زارم چطوره که علاقه ای به من نداره😩😩😩😩