شبتون بخیر عزیزانم😍🌙
امشب همسرم افطاری دعوت بود و از اونجا کار داشت شب دیر میاد😊
پناه هم از اینور بیقراری میکنه و گریه میکنه🫠 یه ذره هم سیستمات بدنش بهم ریخته بخاطر همین🤦‍♀️
داشتم واسه فردا یه ذره از کارامو انجام میدادم، دیدم صدای پناه در نمیاد😶
رفتم دیدم اتاقمه و با این صحنه روبرو شدم🤦‍♀️🤦‍♀️

مواظبش باشه
ورووجک کجا رفته اخخ

وروجک😍😂😂😂😂وارد مرحله جدید اکتشاف شد

چه نترسم هست😂😂

چه جالب شوهر منم افطاری دعوت بود از طرف شرکتشون من دیدیم گریه میکنه پشت سرش رفتم خونه مامانم تا بیاد

صندلی رو بردار.. من چند ماه پیش برداشتم.. کشوها رو هم چسب کردم.. اونایی که مهمه .. امتحان کرده می‌دونه باز نمیشه دیگه دست نمیزنه. فقط کشو لباس ها بازه تا حس کنجکاوی اش تخلیه بشه.. یهو من در حین کار میام ، میبینم همه لباس تا شده ها رو ریخته کف اتاق.. اوضاعی هست خلاصه.. کشوهای چسب دار هم جلوش باز و بسته نمیکنم تا یاد نگیره

من دستگیره های کمدو در آوردم ک نتونه بکشه یا بره روش😐😄😅

وای خدایا کجا رفته ها

ای وای تو را خدا صندلی بردار

وای تروخدا مراقب باش

دختر من عاشق لوازم آرایشامه هر سری من آرایش میکنم میاد دست میزنه بهشون ذوق میکنه

خوب خداروشکر زود رسیدی 😂
من در اتاق خودمون میبندم چون تو کمد چک همسرم سند خونه ماشین طلا هست میترسم پاره کنه فقط با خودم حق ورود به اتاق داره

من که دوتا از مبلام رو از ترس برعکس می‌زارم

خوبه زود رسیدی😁😄

ای جان
😘😘😘😘

پنکک،رژ گونه،رژ
همه رو تازه خریده بودم یکبارم استفاده نکرده بودم همه رو پودر کرد
مواظب باش برا شما پودر نشن

من دیگه حرفی ندارم باشه برای بعدا

یاخدا راهشو یافتتت

😂😂وای وروجک کجاهم رفته