بچم داشت خفه میشد ازاین همه چرک و خلط نه میتونست قورت بده نه توف مونده بود یه کوپه خلط وچرک کفی مونده بود دهنش حلقش از دماغش ریخت بیرون از دهنش تند تند زدم پشتش تنهام بودم یعنی جونم به لبم اومد یعنی خدا لعنتشون کنه عوضیا ۶ روز الکی بستری کردن هیچی دارو خوراکی برای سرفه اش ندادن فقط سرم سوراخ سوراخ کردن بچه مو فقط ادعا دارن یه دکتر اطفال نیاوردن سرفه اش رو دارو بده دیروز با حال خراب ترخیص کردن دوباره خودم رسیدم خونه مجدد بردم دکتر اطفالش کاش بستری نمی‌کردم اصلا ، اصلا من نمی‌خواستم بستری کنم اون روز گفتم بچم سرما خورده ببرم دکتر وقت ام آر آی میکیرم میارم اشغال دکتر به شوهرم گفت ببرید خونه فوت می‌کنه قلبش مشکل داره عوضیا بستری کردن هیچی به هیچی فقط الکی چندروز مثل زندانی ها تو اتاق ایزوله موندیم داشتم خفه میشدم تو اون اتاق خدا نگذره از هرچی پرستاره گوه زبون نفهمه انکار خداست که عمر آدمارو یدونه عوضیا دیگه بچمو بمیره هم نمیبرم بستری کنن بچه من خوب که نشد بدتر هم شد دوباره برام عذاب شد دیروز بردم دکتر اطفال شربت داد اسپری داد الان خفه میشد من چیکار میکردم دست تنهایی کجا می‌رفتم هوووف من نصف جونم دراومد تا خلط اومد ریخت بیرون حالم اینقدر بد شد اومدم خونه مامانم بمونم شب رو خدایا من هر لحظه دارم کلی استرس میکشم بسه دیگه فرجی کن حتما من باید بمیرم خدایا همه جونم جسم و روحم درد می‌کنه اه 😩😩😩😩😫😫😫😫😫😫😫😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭💔

۱۶ پاسخ

بمیرم برات فقط همینو میتونم بگم😢😢

الهی بگردم
یه چند روز خونه مامانت بمون گلم یه استراحتی بکن
این بیمارستان ها فقط دنبال پر کردن جیبشون هستن برای هرچی بری سریع بستری میکنن

دیروز رفتم زیارت حضرت معصومه بین دعا هام یهو اسم امیر شایان و عماد اومد تو ذهنم براشون دعا کردم ان شاءالله که زودتر خوب بشن

خواهر خونه مامانت فعلا بمون بمیرم برای بچت واسه اون همه زجری که میکشه

بگردم برای دلت،همین🥲

عزیزم انشالله هر چه زودترخوب میشه شربت زوفا عسلی خیلی خوبه برای سرفه

مادرتون کنارت نیست کمک حالت بشه؟

عزیزم یه دوش آبگرم ببرش خوبه

عزیزم انفاقی تایپیکتو دیدم لغو دوستی زده بودی انگار منو عزیزم
وای چقدر ناراحت شدم تایپیک هاتو خوندم چقدر قلبم شکست اشکم اومد واقعا کاش میشد یه کاری کرد برا حال خوب خودت و پسر نازت
واقعا خدایا به حق این ماه عزیز به حق شب های قدرت سرنوشت این بچه رو امسال از نو بنویس یاصاحب الزمان خودت کمک کن به این بچه و مادر دلشکسته از ته قلبم دعات میکنم خواهر
ان شااله به حق زهرای فاطمه بیای از حال خوبت از معجزه خوب شدن پسرت بنویسی

واقعا پرستارا خیلی رفتارشو بده خیلییییی

عزیزم بادستت مشت کن اروم اروم بزن از پشتش ب تابالای کمر و شونه هاش تاخلطا بکنه بیاد بیرون

الهی بگردم
خدا خودت یه کمکی ب حال این مادر و بچه بکن برای تو که کاری نداره

انشالا همین خلط اومد بیرون خوب میش. راحت میش بچه جوش نزن بهش برس

زهرا جان شربت آیورا برای سرفه عالیه .
انشاالله خوب شدنشو ببینی و لذتشو ببری😘♥

عزیز برا سرفه ایورامی خوبه

الهی بگردم بچه چقدر اذیت شده،خوب کردی رفتی خونه مامانت دست تنها سخته، ایشالا که بهتر میشه

سوال های مرتبط

مامان تربچه مامان تربچه ۱ سالگی
مامانا بیایین یه مشورت، خواهرم بچش ۳سالشه ،با بچه من همیشه همبازیایه خوبی ان ،معمولا هر روزی که خونه مامانم میریم زنگ میزنیم به هم که باهم تو یه روز اونجا باشیم ، هفته پیش خونه مامانم مدام من مواظب بچه ها بودم اون نشسته بود سر گوشی ،من بچه هارو سر گرم میکردم ،شوهرش که اومد من رفتم تو اتاق لباس پوشیده بپوشم از دور دیدم بچم دستش به در بوده و بچه اجیم دوبار درو کوبید رو دست بچم جوری که بچم هلاک شد از گریه ،شوهراجیم دوید طرفش و دستشو گرفت تو دستش و به اجیم میگفت کاش طوری نشده باشه من سریع خودمو رسوندم اجیم گفت بچه ات خودش درو بست رو دست خودش ،درصورتی که من دیدم بچه اون زد برام مهم نبود که کی زد همین که بچه ام اروم شد و سالم بود و دستش فقط قرمز شده بود و رفت دنبال بازی برام کافی بود حرفی نزدم فقط به مامانم گفتم من رفتم لباس بپوشم اینجور شد مامانم به اجیم گفت میخاستی مراقب باشی اجیم جلو شوهرش به مامانم گفت بچه اون کوچیکه اون باید مراقب باشه ، خیلی ناراحت شدم دیگه اومدم خونمون ،و این هفته هم که همه جمع شدن خونه مامانم،مامانم گفت بیا گفتم همش باید نگاهم به بچه ها باشه خونه بمونم بهتره ،با خواهرم قبلا زیاد تلفنی حرف میزدیم از اون شب یه هفته گذشت نه من زنگ زدم نه اون زنگ زد حتی بگه دست بچت ات خوب بود طوری نشده بود که ، الان میخاستم ببینم ناراحتیم بیجا بوده؟باید زنگ میزدم من؟؟