بجاش به این فک کن خدارو شکر خوب شده بخاطر ک فکرت اونجاست اینجوری شدی
عزیزم یه کوچول گریه کن آروم شی
بعدشم همه چیو بسپار دست خدا.
وقتی سپردی دیگه ب کار خدا شک نکن ک عزیزت در پناهه
منم اولین بچه هم هست یبار خون ريزي کردم داشتم سکته میکردم اینقدر گریه کردم گفتم چیزی نشه خدایا
عزیزدلم آروم باش،توکلت ب خدا باشه،به خدا ایمان داشته باش،نگران چیزی نباش،فقط توی ارامش کامل مراقب کوچولوت باش،مطمئنم که دیگه مشکلی پیش نمیاد فدات بشم ،نفس عمیق بکش و خداروشکر کن که الان خونه کنارته
من پسرم بدنیا اومد روز هفتم یکدفعه داشت شیر میخورد شیر زیاد بالا آورد خفه شد بیحال و بیهوش رو دستم بود مادرشوهرش ازم گرفتش نمیدونم دست انداخت تو گلوش شیر زیادی بالا اومد نفسش برگشت اما من دیگه انگار وحشت کرده بودم همش میترسیدم حتی بغلش کنم تا مدت ها ترس با من بود درکت میکنم
عزیزم خوشحال باش بچه هات و شوهرت پیشت هستند مشکل برای همه هست مهم اینه چجوری کنار بیای و ازش بگذری
به خدا توکل کن امید فقط بخدا باشه دلت اروم بگیره
اگر حالت بده گریت کن تخلیه بشی. روزای سختی رو گذروندی پس حق داری . به امید خدا حال هردوتاتون کم کم بهتر میشه .تنها نمون برو خونه نزدیکاتون یا بکو بهت سربزنن نذر کن برای سلامتیش
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.