من داشتم بچمو از شیر میگرفتم که ویروس گرفت وحشتناک بعد سه روز شیر نخوردن چون چیزی نمیخورد دوباره شیرش دادم این چند روزو، خونه مامانم رفتیم عید دیدنی ،شوهر خواهرم گفت از من به شما نصیحت بزارین تا آخرین دندون بچه دربیاد بعد از شیر بگیرین ،اون یکی دامادمون شنید گفت مگه میخایین از شیر بگیرین گناه داره و بچه رو تا سه سال شیر بدین و برا استخون بندی بچه خوبه و مریض نمیشه و گناه داره،یهو تو دامادا حرف شیر دادن من نشد ،فرداشبش اوندیم خونه مادرشوهرم ،بچه رو دید گفت چقدر لاغر شده و یه موقع از شیر نگیریا دو سال و دوماه بچه رو شیر بده ،پسر خواهر شوهرم به مامانش گفت منو چقدر شیر دادین خواهر شوهرم چون شاغله تو بانک،گفت من از یکسال کمتر شد ولی بعدش هر روز مامانجون شیر گاو و عسل گرم میکرد میداد بهت 😑😑😑 جدی چرا بقیه فکر میکنن تو این چیزا باید نظر بدن ؟ من نابود شدم زیر بار رژیم حساسیت ،از شیر بگیرمم حوصله حرف شنیدن ندارم از جماعت وررراج،کاش زود تیر ماه میشد دیگه

۱۱ پاسخ

حالا همه به من میگن از شیر بگیرش
ولی من تا دو سال تمام قصد دارم شیرش بدم

ب کسی نگو از شیر گرفتی

از6ماه به بعدبچه بزرگترمیشه اونقدشیرنداریم که سیربشن براهمون یه کم غذاشونم خوب نمیخورن منم احتمالایه ماه دیگه بگیرمش

به کسی نگو،گفتن بگو خودش نخورد،دکتر گفته نباید بدی،
دامادتون اگه یه روز بچه شیر میداد نمیگفت تا سه سالگی شیر بده،چه حرفایی از خودشون در میارن
پسر من یک سال و سه ماهگی دیگه خودش نخورد من بهش با شیشه شیر پاستوریزه دادم،اننننقد دکتر دعوام کرد🫠🫠🫠گفت اصلا بهترین تایم بوده کلا از شیر بگیریش،براچی دیگه با شیشه پاستوریزه دادی

وا ب کسی چ اخه 😐😐😐

اینقد بدم میاد حرف شیردهی تو دست مردا بیوفته..‌
زمانی ک من بچم شیرخشکی شده بود هرجا میرفتم زن و مزد میگفتن چرا شیشه میدی،شیر خودتم میدی،اخییی طفلی شیرخشکی شد
کاری کردن ک حالم از شیردادن بهم بخوره و اگ خدای نکزده باژ بچه بیارم از اول خودم شیرخشک میدمش

اولا عزیزم اطرافیان حرف برای گفتن دارن همیشه. دوما من از شیر گرفتمش به مادر خودمم نگفتم. نهایت ۳روز طول کشید تازه ۱ سالش بود. نیازنیست همه چیز رو اعلام کنیم از بس که آدم نظر بده هست.

عزیزم منم شروع کردم تدریجی بگیرم، ب کسی هم نگفتم، چون قبل عید ی سری جلو مادرشوهرم گرفتم میخوام عید از شیر بگیرم دیگه از اون موقع رو مخم حالا از شیر نگیر بزار تابستون، منم دیگه نگفتم میخوام بگیرم، ادم شوهر همیشه نخود هر اش، ب کسی اهمیت نده و از شیر بگیرش، ب کسی هم نگو، بعد بگو خودش دیگه نخورد،بگو من میخواستم بهتون بگم چه موقع بهتره از شیر بگیرم ولی خب دیگه پسرم خودش تصمیم میگیره

ببین تو از شیشه گرفتی فقط شیر رو با لیوان و نی میتونی بهش بدی قرار نیست تا ابد بهش شیر ندی که اینو بهشون بگو

الان از شیر گرفتی دوباره بهش شیر دادی خیلی سخته باز بخوای بگیریش
دیگران هم نظر میدن ولی تو مادری ک تصمیم بگیری بدی یا ندی
اگ بچت لاغر و کم وزنه شک نکن بخاطر شیره ک اینجور شده
من بچم وزنش اومد پایین از شیر گرفتمش الان وزنش خوب شده
مگ الرژیش تموم نشده؟

تا همون تیر بده ،به اونا هم بخند بگو یه جلسه بذاریم مشخص کنیم تا کی من به بچم شیر بدم😂😂😂

سوال های مرتبط

مامان پسر عزیز مامان مامان پسر عزیز مامان ۲ سالگی
سلام مامانای عزیز
خداقوت
جمعه زمستونیتون بخیر
میخوام پروسه از شیر گرفتن پسرم رو براتون بگم پسرم تا ۱۵ ماهگی وابستگی شدیدی به سینه داشت. رفتم بهداشت و گفت شیر رو کم کن و غذا بده. دیکه هروقت شیر میخواست بهش میوه یا آجیل یا هر چیزی که می‌شد به بچه بدی می‌دادم. اما بازم وابسته بود. همش میگفتم چطور من این بچه رو از شیر بگیرم. تا اینکه ۱۸ ماهه شد. باز رفتم بهداشت و گفت شیرشو کم کن غذا بده. دیکه مصمم شدم تدریجی شیرو ازش بگیرم. اول شیر روز رو کم کردم
فقط بعد از غذا شیر می‌دادم. اما شیر شب و شیر برای خوابیدن سرجاش بود. شبا وابستگی پسرم به سینه بیشتر از قبل شده بود.
منم مضطرب از اینکه آخرش آیا موفق به این کار میشم یانه.
دیگه روزها فقط قبل از خواب شیر می‌خورد و شبا همچنان پابرجا. همش فکرم این بود چیکار کنم شیر و کمتر کنم
حس میکردم نمیتونم اینکارو بکنم.
یه شب با پسرم لج کردم و قبل از خواب ممه ندادم بهش.
خیلی گریه کرد طفلکی خیلی باهاش حرف زدم.
گفتم توپولوها سیر نمیخورن ریزولو ها شیر میخورن چون خیلی کوچولو هستن.
یه عالمه حرف تا راضی بشه کلی نشد. دعواش هم کردم چون واقعا دیگه نمی‌کشیدم. دیگه از اون شب مقاومت رو شروع کردم. توی روز کامل قطع کردم چند روز. بعد از چند روز شیر قبل از خواب رو حذف کردم. در طول روز همش باهاش صحبت می‌کردم که ممه مال نی نی کوچولوهاس
هرجا نینی میدیدم میبردمش پیشش میگفتم ببین چقدر کوچولوعه ممه میخوره. اما نی نی بزرگا دیگه ممه نمیخورن. چند شب نزدیک سحر پا میشد گریه میکرد. منم می‌دادم بهش ممه.
یشب وقتی ممه دادم دیدم زود ول کرد. فهمیدم انگار میلی نداره بهش. دیکه ازون موقع ندادم.