۸ پاسخ

هر چی بزرگتر میشه سختتر میشه

من بچه اولم از ۴۰ روزگیش رفتیم سفر ، خیلی میرفتیم اینور و اونور اصلا سخت نمیگرفتم در صورتی که خیلی سخت بود ، سخت ترین مسافرتمون هم به چابهار بود وقتی ۱۸ ماهه بود واقعا پدرم دراومد با اون مسافت طولانی ولی برای بچه دومم اصلا جرات نمیکنم تا یه مسیر کوتاه هم با ماشین برم چه برسه سفر چون از این بچه هاست که ماشین رو اصلا دوست نداره اذیت میشه تو ماشین ماهم اذیت میکنه

تا وقتی بچرو از پوشک و شیر نگیره ادم نبایو سفر بره بس که ادمو خسته میکنن
منم از ترس اذیتاش هیچا نرفتم

با بچه سخته نویان چهار ماه بود رفتیم خیلی آروم بود شیر شو میخورد خواب بود
بزرگتر میشن کنترل کردنشون سخته

😂😂😂نترسون منو،من تازه بعد دوسال میخام برممم🥱

اره خدایی من الان مسافرتم واقعا سخته ولی شیرینه های خودشو داره و خاطره میشه.

تصویر

اره من ۴ماهه بود رفتم عالی بود ولی الآن اصلا نمیشه چون همجا میره به همچی دست میزنه

اره اگه یکی بود کمکت میگرفتش خیلی بهتر بود دست تنها ادم خسته میشه

سوال های مرتبط

مامان رادمان🤍 مامان رادمان🤍 ۸ ماهگی
چن روز پیش خونه دوست همسرم دعوت شدیم یکی دیگه از دوستای شوهرمم با خانمش بود یه دختر هفت ماهه دارن یک ماهی از رادمان کوچیکتره ولی خیلی خیلی ضعیفه در حد بچه دوماهه بود قشنگ مامانش میخاست بهش اب بده بهش اب معدنی ریخت تو شیشه اش بهش داد یا مثلا میخاست براش شیر درست کنه اب معدنی سرد از یخچال دراورد چن تا پیمونه شیر ریخت روش داد بچه خورد😐شیشه شیرشو با اسکاج و مایع ظرفشویی خونه میزبان شست اسکاجی ک پر از باکتریه🥴🥴🥴🥴🥴
ب من میگفت چ غذاهایی ک ب رادمان میدی گفتم هر وعده تازه براش غذاهایی ک ارزش غذایی بالایی دارن درست میکنم عصرونه فلان چیز میدم میانوعده فلان چیز میدم اونم میگفت من روزی سه وعده سرلاک میدم 🥲بیچاره بچه دلم سوخت از الان معده نداره
مثلا میدید من ب رادمان اب ماجان میدم تعجب کرده بود میگفت این چیه🤨🤨در صورتی ک وضع مالیشون پرسه ها ماشین زیر پاشون لنده🙂🙂ب من میگفت با اینکه بچه اولته چقد تجربه ات بالاس اون بچه سومش بود
تو دلم گفتم من تجربه ام بالا نیس تو خیلی از دنیا عقبی😐