۱۳ پاسخ

من قشنگ حس میکنم ۱۵سال سنم رفته بالا
از بس این چند وقت استرس کشیدم
حتی حال ندارم موهامو شونه کنم
همش هم تو خونه استراحت مطلقم میترسم افسردگی بگیرم

اینا بخاطر فعالیت نداشتن هستش.من توی سه تا بارداری متوجه شدم وقتی ورزشکارباشی چجوری حاملگیت میگذره وقتی فعالیت نداشته باشی چجوری میشه.واسه همین به همه میگم قبل بچه دار شدن حتمایکسال قبلش باشگاه برن

انشالله همه مون نی نیامون سالم وسلامت بغل بگیریم

من مادرشوهرم میگه من تالحضه آخر داشتم کار می‌کردم خومنم چیکار کنم که کار میگردی اصلا شعور نداره

دقیقا زدی به هدف من سر بچه اولم هیچی نفهمیدم ولی الان استرس همه چیز رو دارم از وقتی هم اومدم گهواره بیشتر شده😂
کلا نگران همه چب باید باشیم ان تی آنومالی چمیدونم آزمایش سر هرچیزی باید دق بخوریم دوره زمونه خوبی نیست

قدیما چون اطلاعات نداشتن راحت میگذشت براشون. میگن بی خبری خوش خبریه. الان اطلاعات بالا رفته مامانا اگاه شدن نگرانی ها هم بیشتر شده.
قدیما همچین خوب هم نبوده مرده زایی معلول زایی چقدر زیاد بوده. بچه های نوزاد زیاد میمردن. زنا سر زایمان میمردن
الان چند دهه اخیر خیلی این چیزا کاهش پیدا کرده علم پیشرفت کرده. الان هر مادر بزرگیو نگاه کنی اکثرشون یه بچه مرده به دنیا اورده بودن یا نوزادشون چندماهه ک بود مرده

همه مون همو درک میکنیم خدا پشت پناهمونه اصلا ب اون چیزا فک نکنید عزیزانم ب خوشی خوبی میگذره مطمعنم

واقعا منم خیلی به این موضوع فکرکردم، به هیچ نتیجه ای هم نرسیدم 😕

اره واقعا خدا بهمون رحم کنه ب موقع و ب سلامت زایمان کنیم

اخ گفتی دقیقا همینه 🫠من فکر میکردم بارداری آسونه اما ای دل غافل موندم این بلاگر ها چقد بارداری شون آسونه بخدا همه جا میرن

آی گفتی این استرس ذره ذره داره وجودم و‌ آب میکنه بخدا

واقعا خیلی سخته انشالله سالم باشن بچه هامون، ما که دیگه از بس نگرانی‌کشیدیم مردیم،من از اسفند ماه دیگه تمام استرسم بیشتر شده بخاطر انزیم کبدی

بازم خدا کنه آدم تا اخرش ب سلامت بگذرونه

سوال های مرتبط

مامان نخودچی🧸🫧 مامان نخودچی🧸🫧 هفته بیست‌وششم بارداری
مامان 💖 دخترم کنجد💖 مامان 💖 دخترم کنجد💖 هفته بیست‌وهفتم بارداری
مامان نور زندگیم مامان نور زندگیم هفته بیست‌ونهم بارداری
خیلی حالم بده افسردگی گرفتم انگار همش اشکم دم مشکمه حس میکنم اصن برای بارداری اماده نبودم حس میکنم نمیتونم تحمل کنم استانه ی تحملم کم شده شاید چون بارداری خیلی بهم سخت گذشت لکه بینی استراحت بیرون نرفتن طول سرویکس پایین ترس از دست دادن نگرانی استرس ترس از زایمان همش بهم هجوم اورده فردا میرم دکتر برای چک سرویسکم ولی خیلی میترسم این ترس از دست دادن بهم رخنه کرده دارم میمیرم شاید اصلا مشکلی ام نباشه ولی روحیم خیلی داغونه لطفا برای منو دختر کوچولوم دعا کنین ک مشکلی نباشه همه چی خوب باشه یکم به زندگیه قبلم برگردم استرسم کم شه یکم از بارداری لذت ببرم هروقت با بچم حرف میزنم میگم نکنه زایمان زودرس بیاد سراغم بچم دور از جونش زبونم لال نمونه بخاطر پله های خونه دکتر به دکتر رنگ بیرونو نمیبینم این ی ماه ک استراحتم خونه ی مامانمم خیلی سخت میگذره خدایا همه چیو به خودت میسپارم خودت بهم این نعمتو دادی خودتم نگهدارش باش ک من دلبسته ی این فسقلم 🥹🥲