۹ پاسخ

ای خوشکه بخدای دایکی کوران قطی اسایش نیه امنیش لگل او کورانم پی و بومه بخدای حیاتم لیه براوه

بذارش مهد ولی نه اینجوری که اونجا ولش کنی.در روز یکی دو ساعت بذارش خودت هم بمون اونجا تا عادت کنه.منم دنبال یه مهد خوبم که سلین رو بذارم

او کچی من گورشه انرژی زوره دانانیشه به قران جپابیشم ناداته وه

هایش خوشکه جیان کوری منیش وایه بیانی نگیشتبام عینک کانی منیش دو لت ببون. کابینت کانت قفل که من هیچم لسر عرضی نهشتو له ترسان بخدا

ولا ناخوشه بخدای

وای پسر منم همینه 😪

چند سالشه؟
مهدکودک بزار تا انرژیش تخلیه بشه

ولی چقدر خوب که درک‌میکنی چرا توی دورهمی ها شمارو نمیگن
بعضیا توقعشون زیاده.همش گله میکنن..با اینکه میدونن بچه بازیگوش دارن

شکلات زیاد نمیخوره؟یا لج نمیکنه با شما؟

سوال های مرتبط

مامان حسنا مامان حسنا ۲ سالگی
مامانا حالم خیلی بده. دو ماهه دخترم لجبازی های عجیب غریب میکنه زندگی رو بهم سیاه کرده شب و روز برام نذاشته واقعا از آدمیت خارج شدم مثلا میگه غذا نمیخورم نمیخوام بخوابم نمیام پوشکمو عوض کنی نمیخوام آب میخواد میگه نمیخوام آب بخورم همه رو با گریه . تا ببینه سفره پهن میشه میخواد جمع کنه نمیذاره هیچی بخوریم نمیذاره جارو کنم نمیذاره لباسای خودم و خودشو عوض کنم حتی نمیذاره دسشویی برم چایی نمیذاره بخورم و همه این مخالفت ها هم با گریه ست با گریه های شدید
اما الان دو روزه میخواد پی پی کنه تا میاد بشینه یهو پا میشه میگه نمیخوام پی پی کنم و واقعا خودشو نگه میداره هر یک ساعت نیم یهو میبینه میخواد پی پیش بیاد میزنه زیر گریه که نمیخوام میگم بشین پی پی نکن نمیشینه خودشو جمع میکنه واقعا روانی شدم انروز سه روزه پی پی نکرده منم دیدم این آدم نمیشه هرچی بغلش میکنم هرچی بهش چشم چشم میگم بخدا نمیذاره ظرف بشورم نمیذاره نماز بخونم گفتم بهش بغلت نمیکنم با من خرف نزن اون واسه خودش گریه میکرد من ظرفامو شستم دسشویی رفتم نماز خوندم بعدم بردمش حمام حتی یک ماهه حمام نمیاد همه کارامو کردم بخدا وقتی صدا میکرد مامان دلم کنده میشد اندازه ده سال امروز پیر شدم ولی دیگه از دستش خسته شدم دیگه دمار از روزگارم دراورده الان خوابیده ولی هنوز تو خواب هق هق میکنه واقعا دلم خونه واسه بچم واسه خودم و زندگی تلخ تر از زهرم