سلام خانما خوشگل اومدم تجربه هام از زایمانو بگم شاید ب درد کسی خورد
بلاخره وقت پیدا کردم😂😄
من زایمان سزارین انتخاب کردم چون میدونستم تحمل دردهای مشخص دارم یعنی درد بخیه درد برش و این داستان از همه مهم تر وقت معینی داره سزارین تاریخ مشخصی داره
ولی درد طبیعی نمیدونستم در چه حده و قراره چقد دردم بیاد و از همه مهم تر خجالت میکشیدم از لخت بودن و زور زدن
حتی شیاف های دردمو نمیزاشتم پرستارا بزارن خودم میزاشتم
حرف اصلیم اینه اول بدنتونو بشناسین ب نوع دردی ک میتونین تحمل کنین بشناسین بعد انتخاب زایمان کنین
من چون وزنم کمه و گفتم بدنم تحمل درد برش و بخیه داره سز انتخاب کردم و خیلی راحت بود برام روز اول سخت بود از تخت بلند شدنم خیلی سخت بود که گریم در اومد ولی یبار ک راه رفتم قابل تحمل تر شد و ب محظ باز کردن پانسمان بخیه هام جوش خورده بود بخیه هامو کشیدن
و خودم از روز اول کارای خودمو بچمو کردم ولی اشپزیامو نه برام انجام میدن
سوالی چیزی دارین در خدمتم عزیزای من ک راهنمایی کنمتون

۲ پاسخ

عزیزم بیهوشی کامل بودی یا بیحسی؟ و اینکه چیارو رعایت کردی سردرد نگیری؟

منم سه روز دیگه نوبت سزارین دارم نمدونم چرا فکرش که میکنم کلیییی استرس میگیرم فقط بیا بهم بگو خیلی راحت بود😮‍💨🥲

سوال های مرتبط

مامان نیلان👧🏻 مامان نیلان👧🏻 روزهای ابتدایی تولد
مامان سید آریا مامان سید آریا ۳ ماهگی
خانما من دوتا زایمان سزارین پشت هم داشتم از دردش بگم ک خیلی وحشتناک بود برام...خواهرم دوتا زایمان طبیعی پشت هم داشت و برای خواهرم قابل تحمل بود با اینکه بعد زایمان هم خوب بخیه زدن و هم زیبایی انجام دادن بعد چند سال متوجه میشه ک هم اون قسمت تغییر کرده و هم افتادگی مثانه رخ داده و هم اینکه چون باید در حین زایمان زور میزده مشکل مقعد گرفته بود
رفت دکتر براش هم مقعد رو درست کردن هم اون قسمت زایمان رو دوباره براش دوختن و هم زیبایی ...یعنی مثل دوران مجردی ...خواهرم بعد عمل خیلی درد داشت به من می‌گفت چه جوری درد سزارین رو تحمل کردی گفتم مرگ رو جلو چشمام دیدم ...می‌گفت اگ میدونستم یه روزی باید این عمل رو بعد از زایمان طبیعی انجام بدم کاش سزارین میشدم دردو چند برابر میکشیدم اما اون قسمت هام به مشکل نمی‌خورد....
کسایی ک زایمان دارین براساس تجربه ای ک من و خواهرم داریم زایمان سزارین رو انتخاب کنین ...
هم عمل مقعد هم افتادگی مثانه و هم اون قسمت زایمان رو براش درست کردن یعنی بخیه زدن دوختن ...با یک زایمان طبیعی واقعا اون قسمت تغییر میکنه ...
مامان لیامی مامان لیامی ۳ ماهگی
پارت هشت⭕❌⚕️
الان یازده رو از اون روزی ک لیامم رو گذاشتن رو سینم گذشته و من روزای اول حالم خیلی بد بود و شبا از شدت درد گریع میکردم ک تونسم با شیاف اروم کنم دردمو،تا دو روز مدفوع نکردم چون ب شدت میترسیدم بلخره با ترسم کنار اومدم و بخیه هامو نگاه کردم و ترسم ریخت تو دستشویی هم ب حالت ی پایی وایمیسادم و دستشویی میکردم گلاب ب روتون تا یکم درد بخیه هام بهتر شد تونسم راحتر تو دستشویی بشینم،از روز اول هروز با شامپو بچه بخیه هامو میشستم و در اخر با سروم سدیم کلراید خودمو میشستم،کپسول اناهیل و سفالکسین هم می‌خوردم،دوسه روز اول عسل هم ب بخیه هام میزدم،هربار بعد دستشویی هم خودمو با گاز استریل خشک میکردم،ی هفته بعد زایمان هم پمادی ک ماما همرام گفته بود رو خریدم ک خیلی بخیه هامو بهتر کرد،اسم پماده نیکاست،همچنان همین روتین مراقبت از بخیه رو دارم و خداروشکر بخیه هام کم کم داره خوب میشه،و روز چهارم بعد زایمانم رفتم ماما معاینه کرد گفتش ک بخیه داخلی هات خوبه بیرونی ها هم عفونت نداره و خوبه،،خداروشکر ک‌تونسم از پس حاملگی و زایمان و مشکلات بعدش بر بیام و الان شکر خدا حالم بهتره حال پسری هم خوبه،هزار بار دعا کردم ک الهی این حالو هوا قسمت همه چشم انتظارا بشه و همه باردارا هم ب سلامت بارشونو زمین بزارن❤️🤲🏻🌱ببخشید ک خیلی حرف زدم دوست داشتم کامل و جامع براتون توضیح بدم تا حتی شده یکم آگاه تر برین برا زایمان و مثل من نباشین😅😑
مامان نیکان

🩵 مامان نیکان 🩵 ۴ ماهگی
حالا دلم میخواست بچه رو بغل کنم نازش کنم ولی نمیتونستم از شدت درد🥲یه دردی بود که آدم نمیتونه بیان کنه🥲
هی درد میکشیدم باز میومدن دوتا شیاف میذاشتن و امپول و سرم.
تا نصفه شب ساعت۲ پرستار اومد گفت باید بلند بشی🥺بدترین قسمت ماجرا🥲قسمت شکم و جای بخیه انگار یک‌تن میشه و‌نمیتونی حرکت بدی
برای منکه اینطوری بود از شدت درد🥲بزور هرجور بود نشستم و کم کم پاهامو دادم پایین و با کلی گریه کردن راه افتادم و ده قدمی راه رفتم الان فکرمیکنم چجوری اون دردو تحمل کردم فقط بخاطر بچم بود🥺باز دراز کشیدم و امپول زدن که دردم کم بشه🥲ولی درد همچنان بود🥲صبح باز بلند شدم و با کلی درد راه رفتم و سوند هم گرفتن و همچنان میومدن شیاف هم میذاشتن🥲
دکترمم چون جمعه بود دیگه نیومد حتی برای مرخص کردن☹️زنگ زد تلفنی گفت مرخص کنید و کارای ترخیص انجام دادیم اومدیم و خونه تازه شروع دردا بود چون امپولی در کار نیود و فقط شیاف بهم دادن و دراز کشیدن خوب بود ولی بلند شدن کار حضرت فیل بود خیلی دردم میومد🥲امروز که ده روز شد تازه یکم میتونم خودم بلند بشم دردش قابل تحمل تر شد