۵ پاسخ

عین شوهر من
دلم نمیخاد باهاش خونه کسی برم

حالا فکرکن شوهر من این مدلیه و دوتا بچه هم دارم هیچ کدوم رو نمیتونم کنترل کنم

وایی شوهر منم این مدلیه.
مهمونی و بیرون رفتن باهاش عذابه
کمک نمیکنه هیچ خودم باید ازین اتاق به اون اتاق دنبالشون باشم و چشمم به بچهام باشه . بیرون رفتن با بچه‌ها خیلی سخته و دست تنهام

خدارو شکر کن قربونت. مال ما بچه یه ذره شیطونی میکنه پدر ما رو درمیاره که مواظب باش اینجوری نشه اونجوری نشه وایمیسه کنار همش غر میزنه به جونم کوفت ادم میشه😂

حالا باز خوبه درک داری

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۲ سالگی
از مهمونی خانواده شوهر اومدم
سرم داره می ترکه از درد 😔😔
انقد امیرعلی شلوغ می‌کنه ، هول میده پرت می‌کنه میزنه
خواهرشوهرام هم انگار فقط بچه های اونا بچه ن.
پسر یکیشون نزدیک ۵سالشه، خودشو میزنه، همش قهر گریه
اسباب بازی یه زور برمیداره.هروقت پسرم اینو میبینه بعدش جیغ جیغو میشه و ازش یاد میگیره رفتاراشو.

بعد امیرعلی اسباب بازی سمت صورت همین پسره پرت کرد ، خواهر شوهرم سریع پرید داد زد سر امیرعلی چیکار می‌کنی امیرعلی 😔

امیرعلی هم که حرف گوش نمیده اصلا😔چیکار کنم آخه.

یه جا دیدم اون یکی خواهر شوهرم قیافه گرفته ،امیرعلی و پسرش که ۱۵ ماه کوچکتره از امیرعلی هم جلوش بودن ، گفتم چی شده؟ گفت پسرم اسباب بازیشو میخواد امیرعلی نمی‌ده.
دیگه راضی کردم بهش داد.
باز یه جا امیرعلی
وسط سفره غذاآبکش پرت کرده😑
باز دوباره
داشتن سفره مینداختن نشست وسط سفره، دست می‌زدی بهش جیغ میزد

کلاه پسر کوچکه رو به زور سرش کرد، اونم گریه ش درومد.اینم بعد چند سال زاییده ، رو بچه ش زیادی حساسه😑
خلاصه گاهی میگم هیچ جا نرم مخصوصا خانواده شوهر.
خیلی اعصابم خرده😑
مامان راد مامان راد ۳ سالگی
سلام مامانا

اگر جایی میرید مهمونی، پارک و … بچه بزرگتر از فرزند خودتون هست خیلی

حواستونو جمعشون کنید چون بچه بزرگتر خیلی چیزا میدونه که فرزند شما نمیدونه

مخصوصا اگر فکر میکنید تربیتش یا حرف زدنش به فاز شما نمیخوره

مثلا ما رفتیم مهمونی خونواده‌ای بودن که دو فرزند داشتن و بچه اول بخاطر شرایط

کم توجهی مدام بچه دوم رو اذیت میکرد، طوری که ضرباتش ادامه دار بود

حتی به طور مخفیانه و از صدای گریه بچه دوم میفهمیدیم اذیت شده

و داشت به بچه منم آسیب میزد که منو پدرش وارد جریان شدیم

اول به آرمی و منطقی و اینکه مدام بگیم با فاصله از هم بازی کنید

و بازیهای مختلف رو پیشنهاد بدیم

اما دیگه دردهای ضربات زیاد شد که من بهش گفتم هیچکس اجازه نداره دست به

کسی بزنه

مامان و باباش ناراحت شدن 😳😳

اما ما و فرزند ما قرار نیست تاوان تربیت دیگران رو

بدیم و از اون ۴ ساعتی که همو دیدیم تا آخرین لحظه حواسمون به پسرمون بود

وقتی برگشتیم خونه پسرم عروسکشو که خیلی دوست داره بغل میکردو بازی میکرد

بعد شروع به گاز گرفتن یا چلوندنش کرد

بعد که آرومتر شد من با تغییر صدا از طرف عروسکش بهش گفتم ناراحت شدم

و کارشو دوست ندارم و دلم میخواد باهام بازیهای… انجام بده

که پسرم اومد بغلش کرد بوسش کرد و گفت من نمیخوام ناراحت باشی

من فکر کردم بازی هست چون فلانی با نی‌نیشون این بازی رو می‌کرد…

اون خونواده مدام به بچه اولشون میگفتن حواست نبود… یا برای بچه دوم

و اطرافیان میگفتن حواسش نبوده

اینجوری میشه که بچه در مقابل کارش مسئولیت پذیر نمیشه و راه

دروغ گفتنو یاد میگیره

کلا خیلی حواستون جمع بچه‌اتون بکنید چون رفتار بقیه مثل ویروس سرایت میکنه

😍😍✌🏼✌🏼