۴ پاسخ

عزیزم 😍تولدش مبارک. ان شاءالله سال های سال براش جشن بگیری با خوبی وخوشی.تم و خودت درست کردی

عزیزم الهی خدا حفظش کنه برات

ایشالا صد سال از این سال ها براش جشن بگیرین عزیزدلم😍😍☺️

دلبر کوچولو تولد صد سالگیش جشن بگیری

سوال های مرتبط

مامان روژمان مامان روژمان ۱۴ ماهگی
سلام مامانای عزیز،پارسال تاریخ11/1،،،،۴۰هفته و۳روز بارداریم بویه هفته بود باید یه روز درمیون میرفتم بیمارستان،ازصبح درد و خون داشتم،ظهر که رفتم بیمارستان،گفتن ۲سانت باز شدی،برگرد خونه،دوش بگیر و ورزش کن تا شب،شلم که خوردم رفتم دوش گرفتم درام بیشتر شده بود،ولی میگفتم بزار بیشتر بشه بعد میرم بیمارستان،ساعت ۱۰ شب بود دوباره رفتم بیمارستان،نوار قلب بچه م نامنظم بود،۳سانت باز شده بودم،سرم بهم وصل کردن، بعدفرستادنم بخش زایمان،اونجام معاینه م کردن دوباره یه سرم دیگه بهم وصل کردن و گفتن آبمیوه شیرین بخور،خرما بخور نزار گشنه بمونی، بعد بستریم کردن،دوباره سرم زدن بهم،ای خدا چقد درد کشیدم،فقط خدا پیغمبر و صدا میزدم و ازشون کمک میخواستم،مامان بابامو صدا میزدم،،بعداز کلی در کشیدن بلاخره،روز ۲بهمن(۲ریبندان)ساعت ۴:۳۰صبح پسر خوشکلم،فرشته کوچولو بدنیا اومد،اون لحظه فقط میگفتم خدایا شکرت،هزارو هزار بار خدایا شکرت بخدا فرشته ای که بهم دادی،از وقتی فهمیدم پسره اسم روژمان و براش انتخاب کردم،شناسنامه ش اومده بود،که داداشم گفت ،درستش این بود که یا میزاشتی کومار یا پیشوا چون تو ۲ ریبندان دنیا اومده،منم گفتم میگفتی دلتو نمیشکوندم،،،،
تولدت پسر قشنگم با اومدن دنیام زیباتر شد بهترین هدیه ی خدا،،،۲ ریبندانیشت بومان را اوه تر کرد،۲ی ریبندان له گه لی کورد پیروز بیت
مامان مهراب مامان مهراب ۱۳ ماهگی
سلام ما اومدیم برید کنار که مهراب کوچولو اومد وای فسقلی من یک سالش شده خاله های گل 😍تازه خبر بعدی اگه گفتید چی؟بگید چی؟🤣مهراب کوچولو دندونش نیش زده اول فکر کردم توهم زدم ولی هم دوستم هم مادرشوهرم بهم گفتن.وای خدایا شکرت😍تبریک به خودم تبریک به تو و بقیه🤩.یکسال از روزی که رفتم مطب دکتر و شب کیسه آبم پاره شد و مهراب من قرار بود سزارین بشه ولی خودش عجله داشت تو یه روز برفی وقتی بابا مجیدش گفت نگهش دار هفته دیگه دنیا بیارش🤣وقتی هیچکس کنارم نبود هیچکس خبر نداشت من بیمارستان ساک بچه هنوز آماده نبود مهراب کوچولو با وزن ۲۴۷۰دنیا اومد اونم چه دنیا اومدنی زایمان طبیعی و وقتی من رو داشتن میبردن اتاق عمل گفتن وایسید بچه سرش بیرونه و داره میاد🤣پسر کوچولو فضول من زیادی عجله داشت که تو روز برفی تو یزد دنیا بیاد😍پسر یزدی تهرانی تولدت مبارک عشق دردونه من دوست داشتنی من 😍🤩🥰💋🥳
امروز دومین جشن کوچولوی من خونه مادرشوهرم گرفته شد .البته همسر جان بجای اینکه بره کیک بچگونه بخره برای مهراب😅کیک کاکائویی مورد علاقه من رو خریده 😂ولی جای همگی خالی حسابی خوش گذشت همه چی عالی بود.