۳ پاسخ

سخته اما نه به اون سختی ای که فکر میکردم من قبل به دنیا اومدن کیامهر خیلی برای کیارادم توضیح دادم که داداش میخواد بیاد کوچولوئه تو باید مراقبش باشی بهش بازی کردن غذا خوردن راه رفتن نشستن یاد بدی و اینا الانم خداروشکر فعلا خیلی دوسش داره یه کم حسودی هست به این شکل که تا میبینه دارم با کوچیکه حرف میزنم یا میبوسمش پسر بزرگمم بدو بدو میاد میبوستش اون وقت منم همون زمانی که پسر بزرگم اومد داداششو بوسید خودشو میبوسم و به کوچیکه میگم دیدی چقد داداش کیاراد دوستت داره چقد مهربونه خوشبحالت همچین داداشی داری و با این ترفندا فعلا همه چی بر وفق مراده حتی میسپارم بهش و با خیال راحت به کارام میرسم ، انقد به من میگفتن نمیتونی دستشویی بری چون جفتشون کوچیکن و بزرگه یه بلایی سرش میاره و این حرفا اصلا هم اینطور نبوده تو این چهارپنج ماه خداروشکر

اگر زدش واکنش اصلا نشون نده که احساس دوست نداشتنی بودن نکنه و بچه اول نیاز به آموزش داره اونم به صورت بازی مثلا از بازی شما یاد میگیره چجوری با اون بازی کنه از رفتار شما با خودش و تو خونه یاد میگیره چجوری باهاش بازی کنه در مواقع حساس کارتون براش بذار

خواهرم الان کل وقتشو‌ خونه است میگه خیلی سخته

سوال های مرتبط