۷ پاسخ

مامان پارسا تایپیک های جدیدمو ببین

سلام خوبی عيدت مبارک ❤️🌈

فکر میکنم همه مون تو زندگی حداقل یه بار این حس و این مشاجره و بحث رو با شوهرامون داشتیم و داریم.
تا وقتی دنبال مقصر باشید هیچی درست نمیشه چون کسی نمیخواد قبول کنه تو زندگی زناشوییشون کم کاری کرده پس طبیعیه فرار کنه و دلیل و بهانه بیاره و بپیچونه.
تو هم نباید بوز خب باشه پس اگه من مقصرم دقيقا کجا چیکار کردم
چون مطمئنا همسرت جوابی نداره
اون فقط برای فرار کردن توپ رو میندازه توی زمین تو و بعد باز با سوال پیچ کردن‌های شما درمونده میشه.
فقط یه چیزی میتونم بگم عاشقانه از ته دلت همسرت رو دوست داشته باش اما در حد اعتدال بهش نشون بده این علاقه رو.
اعتماد به نفست رو ببر بالا جوری که یه زن محکم باشی که خودت میدونی خوبی و کم کاری نمیکنی و...

دقیقا ما هم کلا این چند وقت دعوا داشتیم هی بحث هی جدل آخرشم بهم گف تو بچه ای نا پخته ای که سر این چیزا دعوا میکنی

تاوقتی جهت سوی حرف ها سمت مقصر تقصیرکار مسئله باشه مشکلتون به همین بن بست میرسه ،دنبال مقصرنگیرید دنبال راه حال باشید توگفتگو حتی اگه مقصرهم جلوه دادنتون بگیدباشه خب چاره چیه راهکارهاچیامیتونه باشه ؟؟این مورد توبچه هاتونم اجراکنین مثلا کاراشتباهی سرمیزنه نگیدچرا آب ریختی چرا خونه بهم ریختی بگین چطور درستش کنیم چطور مرتب کنیم

یه کاری ازت برمیاد😃مشاور خوب زوج درمانگر پیدا کن و برو پیشش
منم دقیقا مقل توام
بزن تو همکده یه زوج درمانگر خوب پیدا کن و ازش مشاوره بگیر

یادمه چندوقت پیشا از شادیات و اینکه شوهرت سوپریزد کرده بود گذاشتی تاپیک..
ندبده بودم از ناراحتیات بزاری همیشه از خوشحالیات میگفتی الان دقت کردم چند روزه از ناراحتیات تاپیک میذاری..
بنظرم نه شادیاتو بزار کسی بدونه و نه ناراحتیاتو.. اگه ب چشم زخم اعتقاد داشته باشی شاید برا اون باشه

عزیزم منم مثل شما بودم قبلا هم بهت گفته بودم اینقدر وابسته شوهرم بودم درکش میکردم هیچی دیده نشد هیچی...یک ساله جز خودم دلم برای هیچ کس نمیسوزه بیشتر میاد سمتم بخدا برای رابطه بیشتر من پیش قدم میشدم بیشتر من بغلش میکردم میبوسیدمش اونم خوشش میومد بخاطر خانواده ش چه کتک هایی ک نخوردم الان یک ساله سنگین گرفتم خودمو دیگه برام مهم نیست مثل قبل نیستم اون بیشتر میاد سمتم بیشتر بهم زنگ میزنه حواسش بیشترداست الان ۲ماهه خونه باباش نرفتیم بخاطر حرفی که گفته بود بچه تون میوفته میمیره صد درصد ...
میگه تو نیایی نمیرم ،دیگه ن بحث ن دعوا ...

سوال های مرتبط

مامان جوجه طلایی مامان جوجه طلایی ۱ سالگی
هیچ کس مثل مادر بچه نمیتونه بهش رسیدگی کنه،شاید یکی از دور ببینه ک منه نوعی چقد ب بچم غذا میدم چطور میدم و چ تایمی میدم بگه این ک کاری نداره بابا خودم انجامش میدم ،و امرووووز ک بدترین مریضی برای من عادت شدنه ک قشنگ یروزو نصفی من از زندگیم دور میشم و عاجزم بابتش،سردرد سرگیجه افت فشار کلاب ب روتون اسهال تهوع سرگیجه خونریزی های شدید ک بعد کلی ازمایش و سنو معلوم شده اقا چیزیم نی من فرمم از مجردی این بوده و هس تازه مثلا الان کارم ب بیمارستان نمیکشه جای شکر داره،اما بچم؛من ک نباشم زندگیم رو هواس بچم اذیته و هیچ کس تاکید میکنم هیچکس نمیتونه نگهش داره ،اینقد امروز گریه کرده مامانم و شوهرم بهش غذا دادن ۳بار بالا اورده تازه فهمیدن ا انگار کار مهرنوش ب ظاهر اسونه😏اجازه نداده بشورنش دوساعت ت بغلو رو پاشون بوده و نخوابیده و من مسکن قوی خورده بودم و اون دنیا بودم اخر بعد کلی گریه اومده زیر پتوم دستمو گذاشته رو کمر خودش و خوابیده 😭مادرت بمیرم. خدا هیچ خانواده و هیچ خوته ای رو بی مادر نکنه. ما زنا تا هستیمو رو پاییم کارا وو ارزشمون ب چشم نمیاد ولی زندگی بدون ما زندگی نیس . خدا ب بچه های خالم ک بی مادر شدن صبر بده 😭😭🥺این عکسو شوهرم گرفته ک من با وجد این همه سروصدا تو خوابم و یاسینم اخر اومده پیشم خوابیده و بقیه دست از پا درازتر..‌🥲