هیییی
چقدر دلم برا دورانی که نگاه میکردم ببینم جنین چن هفته، اندازه کدوم میوه هستش تنگ شده🥲
بعد هم هفته ای هامم از طریق همین تایپیکا پیدا میکردم
چقدر پارسال دلم خوش بود، یهویی یادش افتادم🥺

عزیزم من کاملا درکت میکنم
نمیدونم چندهفته بودی و چطوری سقط کردی اما اینو میدونم سقط خیلی سخته
من خودم تو سه ماهگی بچم سقط شد
طبیعی هم افتاد
خودمم رفتم خاکش کردم
هنوز صحنش عین روز جلو چشمامه
چقدرررررر اشک ریختمممم
همسرم سرکار بود و هیچکس بجز او از بارداریم خبر نداشت
میدونستم حالم خوب نیست و بچم داره میفته اما فکر نمیکردم جلوی چشم خودم طبیعی بیفته
اون روز که افتاد فقط و فقط اشک ریختم
اینقدرررر گله کردم پیش خدا
بعدم هی به خودم میگفتم هیس هیچی نگو
کفر نگو
حتما حکمتی داشته
وسط گریه هام میگفتم خدایا حکمتت رو شکر میدونم حتما صلاحم این بوده…به این فکر میکردم شاید بچم مشکل دار بوده…یا میتونست ماه های اخر این اتفاق بیفته…به هر روشی که بود خودم رو سعی میکردم اروم کنم اما نمیشد…ته دلم بدجورررر ناراحت بودم
از زمین و زمان گله داشتم
همزمان با من دوتا دیگه از دوستامم باردار بودن که بعد سقطم وقتی خبر بارداری اونا رو فهمیدم متوجه شدم که فقط به فاصله یکی دوهفته بارداری هامون فرق داشته
هربار که میدیدمشون به خودم میگفتم اگه بچه منم مونده بود الان شکمم اندازه اونا بود…اگه مونده بود منم فلان تاریخ زایمانم بود…
خلاصه که سخت گذشت و خیلیممممم سخت گذشت🙃چشمام خون بود
موهام تو همون مدت یه دفعه شروع به سفید شدن کرد
اما گذشت…
گذشت…
گذشت…
خداروشکر که گذشت…

می‌دونم حالت خوش نیست منم تجربشو داشتم و خیلیم سخت گذشت
گاهی یادش میفتم حتی توی جمع ولی دارم روی خودم کار میکنم چون باید دوباره مادر بشم و حیفه که با ناراحتی و استرس مادری رو از خودم بگیرم.
سخته می‌دونم ولی باید کمتر به فکرش باشی به فکر روزی باش که قراره مادری کنی دوباره
هرچند به نظر خودم هر بچه‌ای جای خودشو داره. خصوصا فرزند اول آدم خیلی میخوره توی ذوقش ولی کاری از ما برنمیاد، یاد خدا باش، نماز بخون و آرامش از خدا بگیر، قرآن بخون و ذکر بگو تا از یادت بره
بقول قدیمی ها شیطون هی میاد سراغت تا یاد بچه رو زنده کنه و تورو افسرده
همین باعث میشه که نتونی باردار بشی پس بهش فکر نکن تا جای بچه برات پر بشه.
بخودت برس و چیزای مقوی بخور ان شإالله که همه ماهایی که سقط داشتیم و یه تیکه از وجودمون کنده شده و همه اونایی که اصلا تجربه مادری ندارن بتونن باردار بشن و این حس شیرین رو تجربه کنن😍
با اینکه گاهی یاد بچم ناراحتم میکنه ولی جزء یکی از شیرین ترین لحظات عمرم بوده و هنوز با یاد دوران بارداریم لبخند رو لبم میاد.
مادری انقدر شیرینه فکر نمیکنم هیچ حسی بالاتر اون حداقل توی این دنیا بوده باشه

عزیزم میدونم خیلی سخته منم این تجربه تلخ رو داشتم اگه میشد الان3ماهه بود حتما یه حکمتی بوده انشالله که هرچه زودتر دامنت سبز بشه

عزیز دلم نگران نباش خدا یه خوبشو برات کنار گذاشته منم اینجوری بودم همش احساس پوچی میکردم ولی عجله نداشته باش یه جا نوشته بود خدا بچه رو زمانی که دلمون میخواد بهمون نمیده زمانی میده که روحمون بهش نیاز داره 🥺

ان شاالله زود هممون مامان میشی برات صلوات فرستادم💐

منم خودم مهر ماه یدونه سقط داشتم البته نمیدونستم قرص ضد بارداری میخوردم نمیدونم چجور باردار شدم و خودش افتاد تو پریودیم ولی خب همش به خوابم میومد یه مدت

خیلی سخته من درک میکنم چون خودم سقط کردم

رضوان جانم انشالله ب حق فاطمه زهرا با همین نی نی تو دلم خدا زودی دامنت سبز کنه گلم 🙏🏻🌹

ان شاءالله بزودی زود زود ی فرزند صالح سالم خدا بهت میده عشقم

انشالله هرچه زودتر خدا تو دلی بهت بده عزیزممم😍❤️

مگه چیشده؟