۷ پاسخ

سلام تنها چیزی ک میتونه بهتون کمک کنه اینه ک حساسیتتونو کم کنین
دخترهای منم بستنی میمالن به مو و لباسشون
هدفشون جلب توجهه ، تو این سن نمیدونن لج کردن چیه
چون زبون ندارن نق زیاد میزنن اگه منظورشونو نفهمیم
الان چون بزرگتر شدن نیازهاشون بیشترشده درکشون از محیط بیشتره انتظار داره بیشتر کشف کنن
یکی از دخترام امروز قیچی برداشته بود تا از دستش بگیرم لباسش که نو بودو پاره کرد زیادا در حدی ک قابل پوشیدن نیس
اول عصبی شدم بعد دیدم حتی خودش نمیدونه چیکار کرده خداروشکر کردم تو چشم خودشو خواهرش نکرده
البته ک منم اینقد اروم نبودم دو بار مشاوره رفتم و کلی مطالب روانشناس کودک خوندم تا حساسیتم کم شد
یکیشون میگفت عصبی شدن از فکر میاد هر عصبانی شدنی یه فکر پشتشه اروم باش و ببین چ فکری باعث این رفتارت شده

من همه اینا رو داشت دخترم وبعد واکسن۱۸ماهگی حس میکنم چند برابر شده🙃میدونم واقعا سخته منم یوقتا نمیکشم مخصوصا وقتی تازه از سرکار میام خونه ولی فقط چارش صبوریه والا
اون قسمتی که گفتی هرطرف بریم یه طرف دیگه میره من واقعا بیرون میریم یه خرید ساده پیر میشم رسما و اگه کول کنیم جیغ و داد🫠الان ما حدود یه ماهه رسما تو حیاط زندگی میکنیم🫡اصلااا تو ساختمون نمیمونه نهایت نیم ساعت هرجا بریم هم همینه

حتما داره دندون درمیاره بهانه گیر شده دختر منم همینجوریه خیلی اذیتم میکنه ن شب خواب دارم ن روز تمام موهای سرم داره از بی خوابی و استرس میریزه میبرم بیرون ی جور سرویس میکنه خونه ام ی جور شب ک باباش میاد میگم دیگه اصلا سمت من نیایید خودت نگهش دار اونم با کلی غر غر کردن ۲/۳ ساعت نگهش میداره بعد میگیره میخوابه از ی ور کارای خونه از ی ور بچع داری از ی طرف بهانه گرفتنش بخدا گاهی میشینم گریه میکنممم میگم چرا اینجوریه اخه چرا همش گریه میکنه همش بهانه میگیره اذیت میکنه من ک براش کم نذاشتم بهش توجه میکنم بازی میکنم باهاش ب قول شما تلوزیون یکسره رو اهنگ ن میتونم ی فیلم ببینم ن میتونم ی دستشویی راحت برم ن ی خواب راحت دارم ن ی لقمه غذا میتونم بخورم همش درحال جمع کردن گند کاریاشم گاهی کم میارم واقعا خسته میشم ولی باز میگم خدایا شکرت بچه ام سالمه این روزاام میگذره بزرگ میشه همش خاطره میشه چاره چیه از قدیم میگن ادم سنگ بشه مادر نشه همشون تو این سن لجباز میشن ی دوره است باید صبور باشی ک خود من اصلا صبور نیستم خیلی زود جوش میارم و عصبی میشم دست تنها ام کمکی ندارم اولین تجربه مادری سخته واقعاااا انشالله خدا خودش بهمون کمک کنه یکم ارامش و توان و انرژی و صبر بده بهمون 😔😔😔

یادمه مثل وقتی وارد هشت ماهگی و دوازده ماهگی شد خیلی اخلاقش تغییر کرده بود

به این فکر کن که میگذره سخته این روزا ولی همش داره میگذره عزیزم تا چند ماه دیگه انقد عاقل میشه ک تعجب میکنی

دختر منم تازگیا اخلاقش عوض شده . منم امروز بردمش پارک . شیر خریدم براش همون جا به گریه و داد که بده بخورم . حوض آب رو دید گریه که میخام آب بازی کنم . آمدم خونه شیر بدم بهش بعد مگه جی جی بده . آره فک کنم باز یک جهش رشدی کردن . شما واکسن هجده رو زدید ؟؟

پسر منم همینجوره برای همین زندانی شدیم تو خونه

سوال های مرتبط