ببین دختر منم همسن پسر شماست و دقیقا هیچ راهی روش جواب نداد،الان چند روزیه قطره تلخک گرفتم گذاشتم تو ظرفشویی یکم میزنم سرش میخوره میبینه تلخه تف میکنه،منم میبرم الکی میشورم مثلا دوباره تو همون سینک که نمیبینه قطره میزنم میزارمش جلو چشمش،هر وقت زبون میزنه درجا میگم بده مامات بشورم دوباره قطره و جلو چشم،دیگه الان میگم مامان فکر کنم خراب شده باباهم دیگه نمیتونه بخره، فعلا که سر کردیم چند روزو،از همه مهم تر من توسل کردم به خانم امالبنین صلوات و روزی دورکعت نماز و چندتا لقمه اخرش بدم بنظرم این توسل کمکم کرده شماهم اگر اعتقاد داری انجام بده عزیزم
ببند به یه بادکنک هلیومی با هم دیگه باهاش بای بای کنید بگو دیگه می خواد بره پیش مامانش و هزار تا داستان سر هم کن
من پسرمو دو سال و سه ماهگی گرفتم از پستونک
ببین اول باید تایمشو کم کنی. مثلا پسر من تو خواب هم دهنش بود. اول وقتی میخوابید از دهنش درمیاوردم نصف شب پامیشد میدادم
بعد یه مدت نصف شبم که پامیشد نمیدادم آب میدادم یکم لالایی میخوندم پیش پیش اینا تک و توک بغل حای دوباره میخوابید
بعد که بخ این مرحله عادت کرد دیگه موقع خواب میذاشتم تو آخرین لحظه که خوابش گرفته می ذاشتم دهنش که دیگه به نق میفتاد
بعدم که دیگه یه روز گفتم پستونک برای نی نی هاس که تازه دنیا میان تو بزرگ شدی پستونک بره خونه یه نی نی جدید؟ باهاش خدافظی کن. خدافظی کرد
یکی دو هفته اول گاهی نق میزد که پستونک بده بعد یادش رفت
عزیزم اگه میتونی اول باهاش صحبت کن من از دخترم وابسته تر ندیده بودم عکس دندون خراب از گوگل سرچ کردم گفتم ببین اینا پستونک خوردن یا همه ش میگفتم دهنت بو بد میده دختر من حتی با پیتونک فقط حرف میزد تا میخواست جیزی بگه میگفتم درش بیار من متوجه نمیشم پستونکت مزاحمه خلا صه قصه های الکی از خودم میگفتم واسه ضرر های پستونک حدود ۲۰ روز تمام وقتم رو گذاستم فقط واسه اینکار و اصلا نگفتم بزارش کنار بعد از ۲۰ روز اینا ی روز بهش گفتم بده من از صبح تا شب بیرون رفتیم و سرگرمش کردم شب موقع خاب خیلی بی تابی کرد تو ماشین حدود ۱/۵ ساعت دور زدیم تا خوابش برد چند روز پشت هم از صبح بیدار نمیشد نمیخوابید و خسته ش میکردم سب هم تو ماشین دورش میدادیم تا خوابش میبرد شب ۴ ام دیگه راحت تر خوابید و روز بعد نخواست اصلا شب پنجم تو خونه مثه همیشه روی پا خوابید و تمام شد کابوس پستونک
میگن باید پستونک رو قیچی کنی بدی شنیدم اینطوری
دختر منم اینطوریه
عزیزم اگر میخوای بگیری هرچی زودتر بگیری بهتره، هرچی بزرگتر بشه گرفتنش سخت تر میشه و آسیب زا، پسر من به شیشه شیرش وابستس، اگر زودتر میگرفتم خیلی راحت میشد اما الان دیگه نمیتونم، الان کاملا میفهمه و درک داره، انقدر دوسش داره که بغلش میکنه و میگه دوسش دارم مامان، ولی من چون حساس نیستم و مشکلی ندارم کاری باهاش ندارم و با وجود اینکه انقدر دوسش داره الان داره کم کم کنار گذاشته میشه ناخودآگاه. بزرگ میشن و ناخودآگاه ولش میکنن، اگر مثل من مشکلی نداره بزار بخوره هیچ اتفاقی نمیفته، ولی اگر برات مهمه هرجی زودتر بگیر وگرنه سخت تر میشه برات.
ببین من پسرم شدید وابسته بود اینجوری گرفتم اول رفتم ی پستونک جدید گرفتم ک اگه روشم ج نداد بهش بدم پستونک قبلی ی کم سرشو چیدم دادم بهش هی هر چند ساعتی ی کم بیشتر چیدم هر وقت خواست بهش دادم گریه میکرد ک نمیتونه بخورش منم گفتم مامان خودت خواستیش منم دادمت بخور چند روز طول کشید تا نخواستش
عزیزم فقط برای خواب میخوادش؟
اگه اره که میتونی به جاش بزاری روی پات یا براش قصه بگی
اگرهم در طول روز میخوره کم کم از دیدش خارجش کن کمتر بخوادش
من خودم وقتی خواستم پسرمو از پستونک بگیرم با قیچی سر پستونک رو یکم بریدم و دیگه بدش امد و نخواست اینم بگم پسرم زیاد وابسته نبود ولی این رو امتحانش کن خیلی جوابه بگو اَخ شده
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.