و من ک به خودم لعنت فرستادم چرا بچمو شیرخشکی نکردم😂😂😂
مژده جون منم خیلی تلاش کردم به گندم شیر بدم فقط تا۴ماهگی تونستم.ولی هر کسی که خواست کوچیکترین انتقادی ازم بکنه بهش گفتممن مادرم من بهترین تصمیم واسه بچم میگیرم.ارچند که شیر خشکی خیلی خیلی سخته.هنوزم گاها خانواده ی همسر انتقاد میکنن و من هنچنان قاطع سر موضع خودمم.ما با سخت ارین شرایط زندگی هممون قهرمان زندگی بچه هامونیم
عزیزم درخواستم راقبول کن
من سر پسر اولم خیلی شیر داشتم و نتونستم شیر بدم به دلایلی الان ده سالشه من هنوز ناراحتم چرا بهش نتونستم شیر بدم فک کنم تا اخر عمرم این عذاب وجدان باهامه
حتی همیشه میگفتم اگه بچه ی دیگه ای هم بیارم به اون هم شیر نمیدم چون به اولی ندادم ولی الان که زمانش داره میرسه باز دلم نمیاد میگم حداقل به دومی شیر بدم
چقد برعکسیم و من هر روز عذاب وجدانم بیشتر میشه که چرا از روز اول شیر خشک ندادم ب پسرم من شیر نداشتم و اطرافیان نزاشتن از روز اول شیرخشک بدم و بچم فقط گریه میکرد 😞دوماهگیش کوتاه اومدن و پسرمم دیگه شیرخشک نگرفت الان قد و وزنش روی نمودار نیست خودمم تا روزی ک شیر میدادم چون شیر نداشتم و بچه الکی مک میزد بی اعصاب بودم هر وقت یاد گریه هاش میفتم دلم میخاد بمیرم کاش عذاب وجدان ولم میکرد
مصلحت این بوده خداروشکر طوری نشده
منم هنوز ناراحتم از این بابت و همه میگن ۸ ماه شده ول کن دیگه تا آخر عمر ناراحتم
اصلا از اینکه شیر خودت و ندادی ناراحت نباش،من به هزار و یک دلیل از اینکه شیر خودم و دادم،پشیمانم،به هیچ وجه ناراحت نباش،تو بهتررین مامانی قطعا
منم ندادم و تا یه مدت عذاب وجدان داشتم ولی چشه مگه شیرخشک خبلیم سخت تر و دردسرش بیشتر
منم نتونستم شیر بدم..یعنی سینمو نگرفت.خیلی تلاش کردم ب هیچ صراطی مستقیم نشد...تا۴ماه هم دوشیدم با شیشه دادم بهش..دگ کم آوردم..شیرمم خیلی کم شده بود.ولش کردم.
حسرت شیر دادن ب دل منم موند..چون واقعا برام لذتبخش ترین قسمت مادری بود
اونی ک میتونسته و بیخودی از بچش دریغ کرده باید ناراحت باشه
نه شماا
ولی میفهممت. فکرش هست بلخره باهات
چون منم حدود پنج ماه شیر خورد السا
هم شیرم کم شد. هم باهاش وزن نمیگرفت
دکتر شیرخشک نوشت و بعدش با اون بزرگ شد😂
حالا زیادم چیز مهمی نیس شیر دادن..مادری کردن خیلی خیلی فراتر از این حرفاس و ارزش مادر بودن با این چیزا پایین نمیاد..بهتر..حداقل سینه هات همونجور مونده شل و آویزون نشده..
منم بچم شیرمو ول کرد همون اوایل.. خیلی غصه میخورم مخصوصا که همش مریضه خودمو سرزنش میکنم
من ۲۶ روز گریه کردم امیرحسین سینمو نمیگرفت من اصرار همسر و مامان میگفتن خب ولکن انقد هر روز با بخیه تو گرما رفتم آموزش این طرف اون طرف ک خود مشاورم دعوام کرد ولی اشکای من ولکن نبود تا موفق شدم ی سینه کلا گرفت اون یکی سر سینه نداشت
ولی الان ک بزرگ شده یکسره تو خواب و بیداری میگه مه مه وابستگی شدید داره خسته ترینم واقعا خیلی سخت این مرحلش گاهی میگه چ غلطی کردم شیر خشک ندادم
چنوعی کیستی دارم منم کیستای ریز ریز دارم اطراف سینم ولی شیر دادم ب بچم
عزیزم ینی دیگه هیچ دغدغه ای تو زندگیت نداری نشستی برای همچین چیزی غصه میخوری واقعا خوشا به حالت 😂 منم نتونستم شیر بدم بخاطر جراحی که بعد از زایمان داشتم بستری شدم یک هفته و شیرم خشک شد اما ثانیه ای بخاطر این که نتونستم شیر بدم ناراحت نشدمو عذاب وژدان نداشتم . . . ول کن این کلیشه ها رو زندگیتوبکن
من از شیر دادن به بچم متنفرم.حس بدی پیدا میکنم.چندشم میشه.قبلا اینطور نبودم.الان اینجوری شدم.
منم شير ندادم خيلي دوس داشتم ولي هركار كردم بهداشت دكتر هرجا رفتم بچم سينمو نگرفت منم ي مادر ميبيينم شير ميده انقدد دلم ميخواد ولي ناراحت نباش جانم هركي ي شرايطي داره مهم اينه باهرشرايطي مادر نمونه اي باشيم عشق مادر و فرزند دليه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.