۶ پاسخ

نه عزیزم اینک من مثلا از شیر گرفتمش واقعا بخاطر بی پولی نیست
بخاطر این بود ک دختر من فقططط شیر میخورد
بچه نزدیک ۲ سال با شیر خوردن وزن میگیره؟
پس همش از بی پولی نیست قشنگ من
و من تا ۳ سالگی از پوشک نمیگیرمش

نه من ک راضیم ازپوشک شیرگرفتم

من می خوام شر خودمو قطع کنم ولی شیر خشک می خوره تا ۳ سالگی هم پوشک می کنم همش به پول ربط نداره

کاش حداقل مردممون انقدر عقل و شعور پیدا کنن ک وقتی تو خرج خودشون موندن بچه نیارن یا اگه یکی میارن میبینن تو خرج پوشکش میمونن دومی رو نیارن ..واقعا بچه ها گناه دارن

دقیقا شوهرمنم هی میاد میگه از پوشک بگیر هی میگم وقتش نیس ،مقاله دکتر رو فرستادم ،علائم آمادگی بچه رو بهش گفتم وساعت ها بهش توضیح دادم اما باز میاد میگه خواهرم گفته مامانم گفته فلان گفته بیا از پوشک بگیر....

الاهی امین

سوال های مرتبط

مامان آقا علی اکبر 😄 مامان آقا علی اکبر 😄 ۱ سالگی
پیامی
برای
تو
که قصد داری...

برای تو، که ایستادی سرِ دو راهیِ …

اون چیزی که توی شکمته، فقط یه توده سلولی نیست؛
یه "جان"ه...
یه چیزی که داره کم‌کم شکل تو رو می‌گیره، تو رو مادر می‌کنه.
اون، اولین نفریه که صدای قلبت رو از درون شنیده. اولین کسی که قبل از اسمش، حسش کردی. قبل از اینکه دنیا ببینه‌ش، تو فهمیدی وجود داره.

می‌دونم که شاید هیچ‌کس کنار تو نیست. شاید مادر، خواهر، حتی پدر بچه همه بار رو روی دوشت گذاشتن.
می‌دونم... ولی یه چیز هست که فقط مال خودته:
صدای قلب اون بچه که الان، همین الان، داره توی بدنت می‌کوبه، حتی اگه هنوز نشنیدیش.

سقط، فقط پایانِ یه بارداری نیست. پایانِ یه بخشی از خودته.

یه بخشی که شاید سال‌ها بعد، بی‌هوا، نصفه شب، وقتی همه خوابن، بیاد توی فکرت و بگه: «اگه بودم چی؟»

هیچ‌کس نمی‌دونه تو چی کشیدی. هیچ‌کس حق نداره قضاوتت کنه.
ولی یه چیز رو بدون:
تو مادر شدی، حتی اگر کسی بهت نگه. حتی اگه کسی نباشه بچه رو بغل کنه، تو همین الان مادر شدی.
حتی اگه این چندمین فرزند تو هست، یه بچه‌ی تکراری نیست. این یه جان جدیده. یه نقطه‌ شروعِ تازه.

و اگه این بچه زنده بمونه، یه روزی شاید بشه همون کسی که بغلت می‌کنه و می‌گه: "ممنون که نگهم داشتی."

تو قرار نیست بی‌نقص باشی. فقط قراره مهربون باشی.

اگه فقط یه درصد احتمال می‌دی که یه زندگی پشت این دو‌راهی خوابیده، همون یه درصد کافیه.
چون زندگی همیشه از همون یه ذره شروع می‌شه...


@hejrat_kon

#سقط
#فریاد_بیصدا
#مادر
مامان همتامهتا مامان همتامهتا ۱ سالگی
من واقعا نمیدونم دیگه چیکار کنم
دخترم خیلی وضعیتش بد شده
بزرگ شده حتی پریود شده اما اصلا رعایت نمیکنه.
ارامشو ازم گرفته .
همه براش فراهم کردم
محدودش نکردم هر جا دوست داره با دوستاش بره ببینم اوکی میزارمش بره

ولی واقعا هیچکدوم تاثیری نزاشت
همش سرش تو گوشی
درس نمیخونه گوشی میگرم ازش میگم درس بخون همش در حال خوردنه
اشغالاشو میریزه زیر تخت پشت کمد
لباسا شلخته
۱۲ سالشه تو عین این ۶ سالش ک دیگه حالیش میشه همه چی یک روز نیست من ارامش داشته باشم همش داد بیداد .
پدرشم ی معتادیه رفته زن گرفته زن باباش باهاش رابطش خوب نیست .نمیره اونجا شرایط زندگیشون خوب نیست..ک بگم یک سال بره پیششون
اصلا دلم نمیاد تا یک هفته میره پیششون دلم تنگ میشه میارمش پیش خودم

مادرم دلم نمیاد ازم دور شه
همش باهاش حرف میزنم
میگم نکن مامان ببین من همه کار دارم برات میکنم چرا اینقد اذیتم میکنی اصلا نمیفهمه .الان میوه ور داشت بهش گفتم رها هسته اشو بیا بنداز سطل نندازی جای
از لای در نگاش کردم دیدم انداخت پش تختش.
منم از کنترل خارج شدم زدمش .شوهرمم سر این مسئله ناراحت همش میگه خونه کثافت ور داشته با کارای این همش این چند مدت بحثیم باخاطرش
.مشاوره بردمش تاثیری هم نداشت.واقعا دلم دیگه شکسته از همه چی
از پدرش جدا شدم همش اذیتم میکرد
الان ک زندگی خوبی دارم این اینجوری میکنه.
همش میگم کاش مادر بدی بودم بی احساس همون موقع ک باباش از من گرفتش نمیگرفتمش ب زور داداگاه .