۷ پاسخ

همون ديگه ٥ عصر خوابن كه الان تازه يادشون مياد كاراشون انجام بدن واسشون سر شبه😐

حتما شما هم زنگ بزن همین الان

لعنت به همسایه بد که. من بدجور ازدستش عاجزم و بخدا سپردمش ،واقعا سخته فک کن ما هرروز هرلحظه از دستش عاجزیم

ساعت ده که خوبه اووووه نگم برات من چقدر عاجزم از واحد بغلی ساعت یک و دو هم تردد دارن حوری که انگار سگ گذاشته دنبالشون ،تازه کوبیدن در و جیغ بچه و صداهای خودشون که بذار بره

شماهم عوضش زنگ بزن بگو یا ۵ عصر بیشتر سر صدا کن😂

خداهر چی همسایه بدهلعنت کنه بخاطر همسایه بد خونمونو داریم زیر قیمت میفروشیم ک فرار کنیم از دستشونمن ک ب خدا واگذارشون کردم هم معتادد همم پرسرو صداا

خب زنگ بزنید بهش

سوال های مرتبط

مامان حسین کیان مامان حسین کیان ۵ سالگی
سلام مامانای مهربون عصرتون بخیر خوبین حسین جانم ۶ سالشه دیروز که باپدرش رفته بود بیرون یه جا سوییچی خریده بود بعد امروز رفت توی بالکن دید بچه ها توی کوچه ان بازی میکنن گفت منم برم گفتم برو رفت گفت جا سویچیمم میبرم به دوستام نشون بدم گفتم ببر بعد که رفت منم از بالا داشتم نگاش میکردم دیدم جا سویجی دست پسر همسایه مون هست حالا نمیدونم خود پسرم داده یا پسره گرفتم بعد دیدم چند بار هی پسرم رفت نزدیکش که ازش بگیره پسر نداد هی برگشت عقب دوباره پسر اون وسیله ارزش نداره دوست دارم پسرم یاد بگیره بلد باشه وقتی وسیله ای رو که مال خودش به کسی داد دوباره بتونه بگیره و اینکه توی دوست یابی خیلی ضعیفه من سعی میکنم روزی دوساعت باهاش بازی کنم همسرم که اصلا باهاش بازی نمیکنه منم انتطاری ازش ندارم چون ۵صبح میره تا ۵ غروب فقط بلد بگه بیا بشین کارتون ببین یا گوشیشو بده دستش منم باهاش بازی می‌کنم واقعا سخته چون پسر کوچیکم هم سن اضطراب جداییشه همش گریه میکنه منم همش بغل میکنم که با پسر بزرگم بازی کنم و حسین اصلا با خودش بازی نمیکنه و خیل عصبیه زود قهر میکنه میگم حالا بازی ما تموم شد خودت بازی کن گریه میکنه و بشدت بد غذاست و انگار بترسه خجالت بکشه خیلی آروم حرف میزنه کسی نمیشنوه و بردمش باشگاه توی زمستون هوا سرد دو ماه بردم راهم هم دور بود پسر کوچیکم رو بغل میکردم می‌بردم اصلا تلاش نمی‌کرد هیچی یاد نگرفت