۶ پاسخ

منم اتفاقا مجرد بودم عروسی خاهرم بود دخترعمه بابام که اصلا تابه حال ندیده بودمش بادخترش و دامادشو نوه هاش اومدن خونمون اسم نوه هاش تبسم و ترنم و یزدان بود نمیدونم چرا به دلم نشست گف خدا روزی بهم بچه داد اینارو بذارم خلاصه اسم پسرم الان یزدان تا ببینیم اون دوتای دیگه قسمت میشه😂😂

زیاد دیگ‌قدم نزنید🤣🤣🤣🤣

عزیزم زیرسایه پدرمادر
اسم های قشنگ‌وبامعنی هستن

اسم بچه هام خودم انتخاب کردم شوهرمم تایید کرد اون فقط میگفت ایرانی باشه

خدا بخیر کنه شما کمتر قدم بزن پس همینجور که پیش بری ده تا بچه نصیبتون میشه 😀😀😀😀خدا نگهدار آقا سپهر باشه منو همسرم هم تو دوران دوستی اسم انتخاب کردیم پسر فرهاد دختر بهار که همون ماه حامله شدم پدر شوهرم فوت کرد که گفتم اگه پسر شد اسم بچمو میزارم حسین که گذاشتم خانواده شوهرم مخالف بودن اما من گفتم نه ماه اسمش حسین الان که دنیا اومد نمیتونم اسمشو عوض کنم چون ۹ماهه تو قلبم این اسم هک شده وخلاصه دهن ها بسته شد دختر هم که ندارم تک فرزند رو انتخاب کردیم دیگه تمام انشاالله خدا نگهدار همه فرشته های نازنین باشه

منم با شوهرم گفتیم پسر سد ایهان دختر شد سوین

منم خجشر از اول گفته بود پسر دار شدم داریوش
دومی هم گفتم اگه دختر شد هرانوش
پسر هم گفتم داریوش

سوال های مرتبط

مامان داریوش مامان داریوش ۳ سالگی
سلام
اومدم تجربه مو از عمل لوزه پسرم براتون به اشتراک بزارم

پسرمن ۷سالشه وکلاس اولش تموم شده
۵سالش که بود یه بار خیلی بدجور سرماخورد؛بردمش متخصص اطفال که متوجه شد لوزه سومش خیلی بزرگه گفت ببرید متخصص گوش و حلق و بینی

بردمش پیش یک دکتر توی احمدآباد به محض اینکه دید گفت خانوم این خیلی بزرگه یه نامه داد دستم گفت برو آزمایش هاشو انجام بده ببرش بیمارستان عملش کنم اون موقع گفت ۱۰میلیون دستمزدم میشه منم اومدم خونه بت مشورت اطرافیانو تحقیق و اینور اونور تصمیم گرفتم فعلا عمل نکنیم‌و بزاریم بزرگتر بشه سالی که میرفت پیش دبستانی، زمستون خیلی اذیت شد چون دائم مریض بود و سرفه میکرد امسالم که کلاس اول بود همینطوری بود همه ی پاییز و زمستون سرماخورده بود و می‌گفت گلوم درد میکنه و سرفه می‌کرد هرچی می‌بردم دکتر بی‌فایده بود فقط یکی دو روز سرفه اش کمتر میشد مجددا شروع می‌شد
۲۸اردیبهشت بردمش پیش دکتر محمدرضا افضل زاده توی خیابون پرستار متخصص گوش و حلق و بینی هستش بهم گفت کجا میخوای عملش کنی گفتم اگه دولتی باشه بهتره برام نوشت بیمارستان قائم گفت برو آزمایش هاشو انجام بده ۳خرداد بیا بیمارستان ماهم جواب آزمایش هاشو گرفتیم ۳خرداد رفتیم بیمارستان
مامان لاوین مامان لاوین ۳ سالگی
تجربه شخصی من در مورد از پوشک گرفتن
اول اینکه همه بچه ها مثل هم نیستن، اینکه میگن پوشکو حذف کردی دیگه تمام دیگه نباید برگردی به پوشک برای همه بچه ها صدق نمیکنه، بعضی از بچه ها از جمله دختر خودم شخصیت مستقل و به شدت منطقی دارن و دوست دارن خودشون تصمیم بگیرن، در مورد این بچه ها اگر پوشکو به یک باره حذف کنی نتیجه عکس میگیری، کاری که خودم کردم این بود که وقتی میخواستم از پوشک بگیرمش از یک ماه قبل بهش میگفتم مامان برو از تو کشو پوشک بیار اینطوری مطمئن میشد که پوشک هست و تمام نمیشه و طی دو هفته اصلاااااا درمورد اینکه دیگه پوشک نپوش و بزرگ شدی و ... حرفی نزدم، کاملا اختیارو دادم به خودش و حتی وقتی میگفت مامان بهم بگو بزرگ شدی میگفتم مامان ناراحت میشی من نمیخوام ناراحتت کنم هرموقع خودت تصمیم گرفتی من کنارتم،اینطوری واقعا حس کرد که خودش داره تصمیم میگیره اما در واقع من شرایطی فراهم کددم که تصمیمی من میخوام و درسته رو بگیره، روز اول خودش گفت پوشک نمیخوام منم نپوشیدم براش اما بعد از ۳ ساعت گفت پوشک داریم گفتم بله مامان برو بیار، روز دوم ۵ ساعت بدون پوشک بود و البته ازم پرسید طوری نیست تو شورتم جیش کنم گفتم اصلا، حتی اینکارم بکنی من لازم دوست دارم. روز سوم باز پوشک پوشید و از روز چهارم گفت پوشک نمیخوام و تا ۴ روز توی شورتش جیش میکرد اما تو دسشویی از روز پنجم با تشویق و جایزه شورتشم در آورد و بدون شورت جیششو کرد.
نکته دوم اینکه بعصی مادرا توی گهواره میگن از پوشکش بگیررررش گوش نده به این حرفا که بچه باید آماده باشه و ... اما واقعا امادگی بچه اولین و مهمترین شرطه، اگه بچه آماده باشه این پروسه راحتترین بخش بچه داری میشه