عمیقا ب مامانای عزیزی که حساس نیستن و‌ از وجود بچشون لذت میبرن حسودیم میشه
مت مدام نگرانم😔
سر ساده ترین چیزا
ب پوشک حساسیت میده بهم میریزم
غذا نمیخوره داغون میشم
یه ذره میکه اخ من قلبم‌میاد تو دهنم
میبینم بی‌حوصلهدس غر میزنه سریع نگران میشم نکنه مریضه
خدایا خسته شدم از خودم😔😔😔

عزیزم دخترت به یه مامان شاد نیاز داره ..سعی کن قرص آهن و مولتی ویتامینت رو بخوری تا خودت هم پر انرژی بشی..غذا نخورد بشقاب رو بردار بزار اشپزخونه ولش کن خودت رو سرگرم کن برید خونه مامانت یا جاهایی ک کمتر به بچت نگاه کنی و حساس باشی .

واییییییییییی منم غذانمیخوره عصبی میشم حتمن پوشکش زود ب زود عوض کنم خابش سروقت باشه
ولی یکی از اشناها اصن کاری نداره بدبچه بخوره نخوره

تنها نیستی یکعدد مادر فوق حساس هستم که ازترس اینکه بچه کسی به بچم نزدیک نشه رفت وامد نمیکنم مهدکودک هم میخام بزارم مهد خواهرم که مدیر داخلیه اونجاس حواسش شش دانگ بهش باشه

منم منم منم😭😭😭
خسته شدم دیگه
همه ازم دوری میکنن
حتی خونوادم
همش میگن تو زیادی رو بچه حساسی انگار فقط خودت بچه دار شدی 😣
حتی ازم دلخور هم میشن چون نمیزارم تایم زیادی گندم ازم دور باشه پیش اونا باشه
اصلا دلم آروم نمیگیره دست خودم نیس

بهش میگن حس مادری.🫠

اگه میخوای مادر بهتری باشی یه ذره راه کن

منم داغونترینم ازخودم بدم میاد.افسردگی گرفتم ازبس بیش ازحدحساسم.خواهرتنهانیتس من فک میکنم کسی به اندازه من باشه من دیگه ازحدگذروندم😔

منم همینم خواهر

منم اینجوری بودم ولی الان زدم رودربیخیالی اروم ترم

منم متاسفامه اینجورم و اصلا لذت نبردم همیشه نگرانی واسترس

باز من از این خصلتم بدم میاد ک نباید دستشو ب هرجا بزنه عصبی میشم داد میزنم تو خونه چیزی نمیدم خیلی بخوره ک نریزع🥲همش لباس عوض کنمو پا دست بشورم

من حساس نیستم اصلا فقط سر غذا نخوردنش یکم عصابم خورد میشه اونم اوایل خیلی عصابم خورد میشد الان دیگه کم شده

ولی ب نظر من خیلی مامان خوبی هستی❤️

منو ندیدی پس افسرده شدم دیگه

ول کن دختر
خودتو از پا ننداز

البته من فقط تو مریض خیلیییی حساسم ن تو غذا چون اصلااا زوری غذا نمیخوره منم اصرار نمیکنم

چقد منی شما....روزی هزاربار میگم خدایا چی میشد مثل مامانای زمان قدیم ک میزاشتن بچه خودش بزرگ میشد بدون حساسیت بدون دغدغه و فکروخیال بخدا من همین اطرافمم مامانای امروزی رو میبینم ک ب سبک مامانای قدیمن
بعد اتفاقا بچه هاشون همه خوش خوراک چقد ریلکس...حساسیتای من باعث شده پسرمم حساس و زودرنج شده
من سر غذا نخوردن پسرم پدر خودمو دراوردم انقد ک شده همه فکروخیالم

بخدا ک منم همینم ۱ هفته تب کرد شب و روزم گریه و ناله. ۱۰ سال پیر شدم واقعا داغون شدم. اصلا خوب نیس .
حتی وقتی ابریزش میشه من سکته میکنم
ولی میخام سعی کنم بهتر شم
بچه وفا نداره خواهر

منم دقیقا همینم یعینی سر غذا نخوردنش انقد حرص میخورم ک گریه م میگیره
تابم خواب تابم شیر تیام غذا هیچی نباید بهم بریزه همچی باید بموقع باشه
همینا منو از پا در آورده

عزیزم همه اینجورن فقط ی سریا هستن بیخیالن نباید بگی حساس نیستن مث زن داداش من می‌گفتیم بچت گرسنشه می‌گفت الان خودش ی چیزی پیدا می‌کنه میخوره یا میدید چیزی نیست نون تیکه میکرد می‌ریخت تو چای ب بچه میداد می‌گفتیم خب چیزی درست کن براش گناه داره می‌گفت ای بابا ی چیزی باشه سیر بشه کافیه ول کن بابا دقیقا اینجوری براشون آورد بچه هاشم آب خالی جلوشون می‌ذاری با اشتها میخورن

منم از اونور بوم افتادم، انقد بی خیالم اذیت میشه پسرم

وای من دیوونه شدم از بچه ها

منم برا پسرم خیلی حساس بودم داغون کرده بودم خودمو ولی برا بچه دوم حساسیت کم شد.

ن والا من به هیچ کدوم حساس نیستم فقط به مریضی حساسم که اونم خداروشکر هر ماه قرارداد بستیم مریض میشیم دکتر میریم

من دخترم غذا نخوردنی میشینم گریه میکنم‌🤦‍♀️ اعصابم خراب میشه