۹ پاسخ

اره باوفا دکتر خوبیه

عزیزم. دکتر باوفا چجوری بابد نوبت بگیری؟

امروز تولد دختر منم هست 😍😍تولد پسر گلت مبارک

من چند روزه دو سه ساعت می زارم مهد ان شاالله کم کم عادت کنه

منم می‌خوام پسرم بزارم مهد خیلی حوصله اش سر می‌ره و اذیت می‌کنه

تولدم براش گرفتی

آره عزیزم منم همیشه به مامان ها میگم دکتر فقط بابک باوفا
مهربان خوش اخلاق و خوش برخورد دلسوز با تجربه و.... هرچی بگم کم گفتم.
منم چندین بار بردم داروی تکراری دادند انگار نه انگار تغییری هم نکرده کاش زود خوب شن

تولد گل پسرت مبارک

انشاالله تولد ۱۰۰ سالگی. آرزوهاش خاطره شن
تولدی. میخوام بهش بدم
عکس بفرست انیمه کنم

سوال های مرتبط

مامان راد مامان راد ۳ سالگی
سلام
ما پریروز خانه بازی بودیم
هنوز تو شوکم، امیدوارم خدا بهمون عقل درست حسابی بده تا در امان باشیم
منو پسرم داشتیم بازی میکردیم که یک گروه ۵ نفره مادر با بچه‌های یک و نیم ساله و دوساله تشریف آوردن که ای کاش تشریف نمیاوردن🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

یکیشون با همسرش اومده بود که در واقع مثل خواجه حرمسرا بود

جریان از اینجا شروع شد که منو راد تو اتاق ماسه بازی بودیم که این زن و شوهر با بچه‌شون اومدن و بچه رو گذاشتن داخل ماسه‌ها و منم سرگرم بازی و فیلم گرفتن از پسرم که یه لحظه سرمو بالا گرفتم که دیدم این زوج دارن همو بصورت عجیبی ماساژ میدن😂🫣
خیلی انتحاری بچمو زدم زیر بغلمو بردم یه اتاق دیگه
اونجا داشتیم بازی میکردیم که یکی از مامانا ازم پرسید اینجا محیطش خوبه؟
براش توضیح دادم که خانه‌های بازی اطراف این امکاناتو نداره بعد پرسید شما همیشه میاین اینجا که یهو اون آقا اومد بعد نمیدونم چرا به این خانومه گفتم همسرتون کارتون داره
که بعد از صحبتهاشون و مکالمه بسیار بسیار عجیبشون و رفتن یارو، خانومه خندیدو گفت نننننه دوست پسرمه🫢🫣
خلاصه
دوباره بچمو زدم زیر بغلمو رفتم تویه اتاق دیگه که تنها باشیم

هنوز چند دقیقه نگذشته بود که آقاهه اومد داخل اتاق، می‌خواست سر حرفو باز کنه که من پاشدم یجورایی هم عصبانی و هم وحشت زده بودم تو این محیط!!! ماله بچه‌هاست!!!
رفتم کتری برقی رو برداشتم به پسرم گفتم دکمه‌اشو بزنی صدای آب جوش میده
که زل زده بود بهمون، سلام کرد گفت میتونم وقتتونو بگیرم، گفتم نه