ازدیروز انقدررررپسرم گریه میکنه بهونه گیر شده دیگه نتونسم خودموکنترل کنم انقدخودموفوش دادم انگارمتوجه میشد بدترمیکرد چن روز دیگه هم وقت پریودمه ب شدت عصبی ام اینم از ی طرف امروز مامانمو بابام گفتن ببریمش باغ شایدحوصله ش سرمیره اونجام اولش بازی کردبعدشروع کرد فقط نق میزنه گفتم شایدبهونه پستونکشومیگیره چن روزبودگرفته بودم الان رفتیم گرفتیم اونم نمیخوره مریض هم نیس
سرهمه چیزگریه میکنه بخدادیگه اعصابم نمی‌کشه دعواش میکنم تاحالادعواش نکردم یکم دعواش میکنم گریه ش شدیدترمیشه الانم باشوهرم بحثم شدانقدریلکسه هیچ نمیگه پدراینودرآورده چن روزه ی چی هم میگم میگه بیخودی داری عصبی میشی
واقعابعضی وقتاکم میاره آدم هرچقدرهم صبورباشه بخداقسم اززندگی افتادم فقط چسبیده ب من آب نمیتونم بخورم امروزی لحظه ازبغلم پایین نیومد بایه دست ناهارگذاشتم ی لحظه گذاشتمش زمین ماکارانی روآب کش کنم ی جورگریه میکردانگارکتکش زدی

یااضطراب جدایی دارن یادندون درمیارن نق میزنن دندون نیش وآسیاب خیلی خیلی سخته

والا دختر منم همینه همش چسبیده بهم بی نهااااابت بهونه گیر شده اقتضای سنشونه عزیزم منم واقعا عصبی میشم و از کوره در میرم.
ای ای نگم برات وقتی که مهمون بخواد بیاد یعنی دهن منو قشنگ سرویس می‌کنه بس که نق میزنه و گریه می‌کنه ایمان عید دوبار مهمون داشتم برای شام به پدری از من درآورد این بچه که نگم برات امشلم بعد شام مهمون داشتم باز همون طور میگه بیا بشین نرو جایی
ولی اینام میگذره عزیزم ایشالله تنشون سلامت باشه سالم و صالح باشن فقط همین کافیه

همشون دقیقا همینن عزیزم.

داری حرکات دختر منو میگی😮‍💨😬
اما اقتضای سنشونه
پس الکی عصبی نشو گل گاو زبان دم کن و بخور
ایت الکرسی بخون
ارامشتو حفظ کن چون این دورانم گذراست

ای خدا دقیقا دختر منه زندگیم شده زهررررررمار بقرآن