۱۰ پاسخ

اعتماد بنفست رو ببر بالا تو برتر از اون هستی فقط خسته ای کار بیرون کارخونه بچه توان از آدم میگیره باید به خودت فرصت بدی برای دیده شدن . به دیگران اهمیت نده تو خوبتر از اونی هستی که دیگران به خودشون اجازه میدن تو رو یه موجود ضعیف و حقیر بدونن و اجازه پیدا کنن تو کارات گیر بدن ایندقعه گفت ادویه تو غذا ریختی بگو چشایی خودت مشکل پیدا کرده من ادویه ندارم بریزم توش . گیر داد پوشک بچه کجه دیوار رو نگا کن برو اتاق نیم ساعت بعد برگرد اگر گفت کجا رفتی بگو یادم رفت . فقط بی تفاوت باش اینقدر اون میگه تا میفهمه که فایده نداره گفتن های زیادش بیخیال میشع ولی وقتی بدویی هی بخوای درست کنی اون پرو تر میشه . بمن هی گیر میداد چایی سرده قندم سفته رنگ چایی زرده . الان به درجه ای رسیده تو اسکان دهنی بقیه هم چایی میخوره . فقط اسکان باشه بتونه اون چایی سرد رو بخوره . چایی هم میره بالا خونه مامانش بخوره جدیدا دوس نداره چون یا چایی نیس یا چایی زرد رنگه و مونده دیروز

شاید ایراد از شما باشه...از اخلاق خودت مطمئنی؟

بحث و دعوا بعد بچه خیلی بیشتر‌میشه ولی خب عادیه زیاد خودتو ناراحت نکن ماهم بحثامون بیشترشده

بحث و دعوا هست ولی خب این خصوصیاتی که از شوهرت میگی بعید میدونی ربطی به قبل و بعد بچه داشته باشه !! بعدشم اون بچه که گناهی نداره.متوحه که نمیشه که بگی لنگه هم هستن .اون بچه هم جز شما که مادرش باشی کسی رو نداره

گلم درخواست میدی من پرم ❤️

عزیزم پسر منم همینجوری بود وابسته باباش بود همینوالانم ک سه سالشه از خواب و بیدار میشه اول میگه بابا کجاس کوچیکتر ک بود همسرم دو سه روز نمیومد خونه پسرم بخاطر اینکه نمیدیدش تب میکرد حالش بد میشد اصلا بغل من نمیومد فقد موقع شیر خوردن میومد الان دخترم برعکس فقد بغل من میمونه پسرمو میگفتن فقد بابایی دخترمم میگن مامانی منم ناراحت میشدم پسرم نمیومد بغل من همش میگفتن بغل مامانشم نمیره الان حالا دخترمو میگن که بغل باباشم نمیره سخت نگیر میگذره بزرگ میشن

حس خودت به بچه انتقال میدی اونم از تو دور میشه

واقعا بچه به این کوچیکی میفهمه معرفت چیه؟ اون بچه گناه داره اینطوری بهش میگی،

همونجوری قبلن بودهس گرمه

ای بابا هنوز گل پسرت سنی نداره حرص نخور همه مردا لنگه همن تمام کج خلقی و بداخلاقیشون رو جمع میکنن میارن خونه تخلیه میکنن من که کلا ناشنوا شدم تا پاش میزاره خونه گیر به پوشک بچه میده تا غذا و ترک دیوار و راه رفتن سوسک و کلید پریز ها . منم میگم بزار خودش تخلیه کنه مردم چه گناهی کردن بیرون خوب باشه نخواستیم با ما خوب باشه کنترل تلویزون هم که مال خودشه رسما تا یک شب خوابش ببره

سوال های مرتبط

مامان دخترکم مامان دخترکم ۱۷ ماهگی
دخترم جدیدا خیلی اخلاقش با باباش بد شده، ما برناممون اینجوریه که صبح ها باباش زودتر میره سرکار، من دخترم رو شیر میدم اماده میکنم میبرم مهد بعدش میرم سرکار خودم، عصرا باباش ‌زودتر میاد اون میره دنبالش، حدودا یک ساعت ، یک ساعت و نیم باهاشه، باهاش بازی میکنه غذاش رو میده تا من بیام بعدم ، یه ساعتی سه تایی باهمیم بازی میکنیم باهم حمامش میکنیم بعدا میخوابونیمش.. یعنی کل روزای هفته به جز اخر هفته ها همینه برناممون
واقعا هم هر دو با هم مشارکت داریم و باباشم خیلی واسش وقت میزاره باهاش بازی میکنه ‌‌دوسش داره، مثلا خیلی روزا میره دنبالش مهد، مستقیم میبردش پارک ، تو خونه هم میان همینطور کلی باهاش بازی میکنه ولی دخترم جدیدا خیلی اخلاقش با باباش بد شده، خیلی ازش دوری میکنه، مخصوصا من که هستم همش فقط میاد سمت من و میخواد تو بغل من باشه و حتی روش رو‌ از باباش برمیگردونه.. یا مثلا تو بغل باباش گریه میکنه شدید که بیاد تو بغل من.. یا مثلا میخواست کف پاش کنیم هر چی باباش میگفت بیا من پات کنم گریه میکرد افتاده بود دنبال من که فقط من پاش کنم کفشاش رو..
طفلی شوهرم خیلی ناراحت میشه، قشنگ میبینم دلش میشکنه، از یه طرف دخترم اینجوری گریه میکنه دلم نمیاد بغلش نکنم، از طرف دیگه احساس میکنم شوهرم ناراحت میشه فکر میکنه تقصیر منه و من خوشم میاد که بچه بیشتر میاد سمت من.. در صورتیکه واقعا اینجوری نیست و من همش به دختر میگم برو بابا رو بغل کن، بابا رو بوس کن حتی خودم هی جلوش بوسش میکنم که ببینه یاد بگیره ولی خیلی بی محلی میکنه به باباش..
به نظر شما علتش چیه؟ اصلا طبیعیه این رفتارش؟