۳ پاسخ

عزیزم گناه داره خسته میشه اینکارو نکن دیگه لطفا🥺

ای جانم چه حالی میده این خواب

عزیزممممم
خداحفظش کنه

سوال های مرتبط

مامان سه‌تاجوجه‌طلایی مامان سه‌تاجوجه‌طلایی ۱۰ ماهگی
الان وضعیت اوینا تثبیت شده حالش بهتره خوابه من وقت کردم بیام اینجا توضیح بدم امروز به من چییییی گذشت
اول از همه ی دوستانی که پیام گذاشتن همدلی و دعا کردن ممنونم خدا خیرتون بده
قضیه اینجوری شد که دانیال چهار روز پی در پی تب شدید میکرد تا ۳۹.۵ درجه هم میرفت ولی چون دندونای بالاش تاول زده بود من میگفتم از دندونه خیلی سخت نگرفتم . صبحی دیدم تمام بدنش مخصوصا صورت و سینه و قسمت پوشکش پر از دونه های ریز قرمز شده. با خودم گفتم شاید نصفه شب شوهرم اشتباهی از شیر خشک اوینا بهش داده دیگه تا زنگ زدم به اون و گفت نه شماره ۲ دادم شد ساعت یک. پاشدم حاضر شدم دخترا رو بردم خونه مامانم هرچی اسنپ زدم هیچکس قبول نکرد چهل دقیقه درگیر بودم دیگه گفتم ولش کن صبر میکنم شوهرم بیاد باهم ببریمش دانیال هم اینقدر گریه کرده بود خوابش برد. منم دیدم یه ساعتی وقت دارم دخترا رو نهار دادم خودم اوینا رو بردم تو حموم مامانم پوشکشو عوض کنم دیدم نم زده. لباساشو دراوردم با دوش قشنگ شستمش دستشم گرفتم که بیاد بیرون. هزار بار اینجوری اومده بود بیرون. همون لحظه هم لیانا اومده بود تو رختکن جلو حموم حواس منو پرت کرده بود. یه لحظه حس کردم دست اوینا از دستم دراومد تا برگشتم دیدم انگار یکی بدن بچه رو بلند کرده که این با پشت سر بخوره زمین. اینقدر ناجور لیز خورد که سرش خورد زمین از زمین کند شد دوباره خورد به زمین. چند لحظه ناله کرد یهو رنگش خاکستری شد و بیهوش شد. لبا کبود بدن بیحس. فقط یه ناله ی خیلی خفیف
مامان هانا جون مامان هانا جون ۹ ماهگی
#دردودل آخر شب
مامانا شوهرای شماهم نمیتونن بچه رو‌نگهدارن😕من بچم شبانه روز پیشمه بدترین سختی هارو تحمل میکنم گریه هاشو نق نق هاشو اذیت کردناش لجبازیاش و... از بیرون و بازار و تفریح و.... زدم دارم از دخترم نگهداری میکنم آرزوی ی خواب عمیق ب دلم مونده دلم لک‌زده برای نیم‌ساعت تنهایی.بعدش می‌خوام ی نیم ساعت برم حموم دوش بگیرم بیام بچه رو سپردم ب باباش،صدای گریه بچه تا داخل حموم میومد ده بار میاد میگه زود باش دیگ بچه گریه می‌کنه بیا دیگ چیکار می‌کنی یعنی ی حموم نیم ساعته هم نمیتونم برم😭😭حالا تند تند میام بیرون میبینم بچه گرسنش شد و‌خوابش میاد بهش شیر دادم گزاشتم رو پام سریع خوابید واقعا شوهرم نمیتونست این کارو انجام بده ک بچه بخوابه من راحت دوش بگیرم منتظر بود فقط از حموم بیام سریع بچه رو بگیرم این خودش دراز بکشه فیلم ببینه.همش باید با موهای خیس بخوابم 😭خیلی دلم گرفته خیلی
می‌دونم شماهم این سختی های بچه داری رو‌دارین فقط می‌خوام بدونم شوهرای شماهم مث شوهر من هستن😭😭😭اصلاا فکرشو نمی‌کردم ی روز اینحوری بشه بعضی وقتا حس میکنم کلفت این خونه هستم😭😭