۱۹ پاسخ

حالا مادر شوهر من گیر داده بود کمد خریدن باید تختم بگیرن من برا کم بود جا تخت برنداشتم، منم برگشتم گفتم اونم زحمتشو شما بکشید 😐😂

دست مامانت درد نکنه که تو این گرونی برات سیسمونی گرفته مادرشوهرهارو ولش کن تا یه چیزی نگن نمیشه ،مال منم مامانم هرچی بخره یه چیزی نگه نمیشه تودلم موند که ی بار هیچی نگه 😶

بگو میخاستن ببینن فضولش کیه 🚶🏼‍♀️

خسته نباشی مامان نمونه
ان شاءالله به سلامتی توبغل بگیریش
حال خوب خودت وبخاطرمغزای کوچیک بقیه خراب نکن
خدابه مادرت خیربده

ای ولش کن مادرشوهرا کلا اینجورین البته مامانا جدید بروزتر و خوبن این مادرشوهرا ما نوبرن به خدا منکه هیچ وقت مادرشوهرمو نمیبخشم فقطم ازخدا میخوام کارایی که بامن کردنو خدا با دختراش بکنه تو ذوق خودتو بکن ول کن اون عفریته رو

ان شا الله به سلامتی به دنیا بیاد و از وسایلش استفاده کنه
برعکس مادر شوهرمن کلی تشکر کرد وگفت دیگه بسه ،زیاد خرج کردند دستشون درد نکنه خیرشون بده
خداروشکر مادر شوهر و پدر شوهرم خیلی فهمیده هستند

دست مامانت درد نکنه مامان من خرید کرده آورده
مادرشوهرم توجمع ه‍امیگه پسرم فلان چیز بچه رو خرید زود منم‌میگم‌کجا مامانم خرید همه خرید سیسمونی با مامان من بود کلاسش برا اینا هستش

من فقط برا بچم دوتا تیکه لباس با پول شوهرم گرفتم بقیه رو از ریز تا درشتش مامان و بابام مامانم از این ور جهاز داد از این ورم سیسمونی

عزیزم مبارکش باشه انشالله به سلامتی منم سیسمونی دخملی چیدم
مادرشوهرا ذاتشون همینجوریه تو چشمشون پلک نیست من خودم دارم یکی از این مادر شوهرا

من هروقت مادرشوهرم بهم گیر میداد به شوهرم میگفتم بابات باز اینو نکرده زورش بمن میرسه شوهرم‌میگفت خون کثیفت نجس نکن عشقم ولش کن بزار با خودش خوش باشه 🤣🤣🤣

بگو بتمرگ زن تا یه چیزی حالیت نکردم تو‌این گرونی

مادرشوهرم زورشون میاد پسراشون مال ماشدن

چه مادرشوهره پرو

میگی نصف بسته هم توبخر دلشو داری فقط زبون مادرشوهرم درازه باید زبونشون بکشی از اهنشون بیرون روش راه بری با کفش میخ دار

مادرشوهر من بنده خدا برای بچم‌ لحاف و تشک و بالشت و پتو خرید دوچرخه هم خرید...پول بهم داد گفت برو هرمدلی دوست داری بخر..کارتش رو کامل در اختیارم گذاشت..

خسته نباشید عزیزم
دست مامان گلن درد نکنه
عجب مادرشوهری همون یه بسته کافیه ممکنه بچه حساسیت نشون بده بخای یکی دیگه بگیری به قول خودش الان ایراد گرفته ول کن بیخیال

دست مامانت دردنکنه..منم مامانم هممچیو گرون و عالی خرید .. مادرشوهرمن که اومد دید یکککککک کلام نگف دست مامانت دردنکنه..انگار ارث پدرشو طلب داره..

میگفتی چون همه یه بسته میگیرن ببینن حساسیت پیش میاد یا نه

ههی خواهر مادر شوهرا همه همینن تازع به من اول بارداری گفت میخام برام ی سرویس رخت خواب بگیرم الان خودشو زده به اون راه

سوال های مرتبط

مامان ایلیا کوچولو مامان ایلیا کوچولو روزهای ابتدایی تولد
تجربه سزارین
8مهر نوبت عمل داشتم که من از دو روز قبل استرس داشتم ذوق هم داشتم دو روز خواب نداشتم اون روز تا صبح نشسته بودم فقط با تو دلی حرف میزدم که اخرین روز تو شکمم بود و وسایلامو اماده میکردم ویه بچه 2ساله هم دارم که اون شب هم خواب نرفت انگاری فهمیده بود تا صبح من دستم تو دستش بود و هی براش قصه میخوندم
صبح که شد من و شوهرم راهی بیمارستان شدیم قرار بود که بعدا وقتی,وارد اتاق عمل شدم همسرم به مامانم زنگ بزنه بیاد چون دخترم تحویل مامانم بود دیگه نتونست بیاد
ولی وقتی رفتیم تو بخش زایمان ایراد گرفتن که باید زنگ بزنی یکی بیاد همین الان همراه زن باشه
دیگه مامانم اومد
لباسمو عوض کردم نوار قلب انجام دادم سرم وصل کردن برام سوند گذاشتن اینم بگم که اصلا سوند گذاشتن درد نداشت خودتونو الکی استرس ندین فقط یکمی خودتونو شل بگیرین
سوار ویلچر شدم راهی اتاق عمل اولش استرس داشتم ولی وقتی,داخل رفتم هی باهام حرف میزدن بهم دلداری میدادن
یه حس خوب بهم دست داد
یه تخت خیلییییی کوچیک میشین پاهاتون دراز مکشین دست ها رو پاهاتونو میزارین سرتونو توی قفسه ی سینه خودتونو شل میگیرین و کار ی دقیقه ای براتون امپول بی حسی میزنن که اینم درد نداشت همش مثل درد مورچه
سریع سریع دراز میکشین و به ده دقیقه نمیرسه که صدای بچتونو میشنویم بعدبخیه اینا که تموم شد