اومدم شرحی از این روز هام‌ بدم امیدوارم بعد اینکه بچه هامو‌بغل کردم بیام بخونم دوباره و بگم آخیش گذشت اینا و بسلامت‌گذشت
الان ۳۲ هفته رو تموم کردم و دارم وارد هفته ۳۳ میشم
چند شبه نمیتونم بخوابم و خیلی خستم ، کل خوابم شده در حد چرت های چند دقیقه ای
نشستن و ایستادن برام سخته یه ذره که میگذره کمر درد دمار از روزگارم در میاره
سطح اضطرابم خیلی خیلی بالاست و گاهی نصف شب حتی میشینم گریه میکنم
هورمون هام به شدت به هم ریختس
با اینکه دورم شلوغه و همسرمم خیلی سعی میکنه هوامو داشته باشه خیلی احساس تنهایی میکنم
پهلو پهلو شدن و بلند شدن از جام خیلی برام زجر اور شده
دو سه روزه که درد پشت و تعریق سرد حین خواب دارم به حدی که لباسم خیس میشه نمیدونم با این چیکار کنم نمیدونم مشکل قلبه یا تو بارداری بقیه هم‌ تجربه میکنن یا از معده هستش یا که بخاطر اضطرابه….
کلا این مدت به شدت گرمم بود وقتی همه احساس سرما داشتن من جلو کولر و پنکه بودم الان دو روزه که حتی سردمه و پتو میزارم نمیدونم این تغییر نگران کننده هست یا طبیعیه
اخیرا هم دارم انقباضو تجربه میکنم و میترسم نتونم تا هفته ۳۶ خودمو برسونم
پوست شکمم انقد کشیده شده براق شده حتی پوست شکمم درد میکنه نمیدونم قراره ازین به بعد چجوری کش بیاد

۵ پاسخ

میشه عزیزم من خیلی عذاب کشیدم سر حاملگی و ماه آخر اصلا نمیخوابیدم و بعدشم سر سزارین که خیلی اذیت شدم ولی خب میگذره سخت هست ولی میگذره سر شیردهی هم سینه هام همش زخم‌میشد و با عذاب شیر میدادم چند. روز تازه یه کم بهتر شده گریه میکردم بس درد می‌گرفت

عزیزم منم همینم کمر درد لگن درد تنگی نفس معده درد رفلاکس همه این دردها با هم تجربه دارم میکنم خدا نکنه دو قدم راه برم شب دیگه نمیتونم بخوابم

عزیزم نگران نباش خودت ب خودت کمک کن آروم باش ب بغل کردنش فک کن

ان شاءالله به سلامتی بگیری بغلت عزیزم
برای منم خیلی سخت می‌گذره اینروزا

همه اینا رو تجربه کردم. وقتی بهت تاریخ میدن همش یادت میره به خودت افتخار میکنی و فقط منتظر زایمانتی❤️

سوال های مرتبط