۸ پاسخ

سلام.. کتاب ( می می نی الهی بد نبینی ) رو بخون براش .. گوگل بزن میاد برات.. دختر من وقتی که دست زد به فندک شروع کردم براش خوندم الان حفظ شده داستانشو ، دیگه دست نزد یوقت هم برمیداره میگه مامان پیشت روشن کنم فوت کنم.. قیچی هم وقتی کوچولوتر بود روسریمو قیچی کرد برداشتم قایم کردم دیگه یادش رفت الانم ببینه کاری نداره شاید فقط کاغذ خورد کنه

دختر من شدیدا مواظبه از آتیش میترسه میگه خطر داره قیچیم فقط باهاش کاغذ و چرت و پرت خورد میکنه سمته وسایلش نمیبره میگه خراب میشن

فندک برا چیته الان اجاق گاز ها خودشون جرقه دارن
قیچی هم بذار کابینت های بالا
پسر منم اینجوریه ولی دم دستش نداره نمیتونه کاری بکنه کاردستی درست میکرد دیده قیچی نمیدم با دستش پاره کرده کاغذ رنگیازو درخت و خوشید اینا درآورده

پسر من می ترسه از آتیش،شمع تولد و با فاصله فوت میکنه🤣

پسرمنم اینطوره همش فندکو دست میزنه روشن میکنه قایم میکنم‌گریه که بده یا جدیدا میره ماکارونی برنیداره وقتی گاز روشنه میره اتیش میزنه ...

وا


چقدرررررر خطرناک

خب بردار از جلو دستش
اسباب بازیه مگه فندک

چطوری روشن میکنه
فندک سفت بخر یا کبریت
که اونم فکر کنم روشن کنه

ی جا بالا بزار دستش نرسه دیگه دختر منم نشسته پشمای کله عروسکشو قیچی کرده بدبخت تاس شدده🤣

سوال های مرتبط