۱۴ پاسخ

همه همینن سخت بگیری سخت میگذره تاپیک آخرمنو ببین

اکثریییییت مامانا در همین وضعن ...
فرق شما اینه که میتونی بروز بدی و مینویسی و دردودل میکنی. و اینکه خیلی خوبه
خیلیا از جمله خودم میریزیم تو خودمون و مو سفید میکنیم. من موی سیاه برام نمونده
بچه هام پرچالشن واقعا

بچه منم اینطوره

با دخترت تو طول روز تایم زیادی تنهایی؟من وقتی پسرم زیاد باهام تنها باشه اینجوری میشه وقتی میریم بیرون یا خونه پدرشوهرم اینا اصلا دیگه با من کاری نداره،حس میکنم چون همش باهمیم تکراری شدم واسش، دلش آدمای جدید میخاد

گوشی رو ازش بگیر این گوشی لعنتی و تلوزیون زیاد بچهارو عصبی مظطرب دیر گفتار بی توجه..... میکنه

واقعا سخته تمام وقت بچت غر بزنه و ر‌و اعصابت باشه
مگ مغز ما مامانا از فولادع اخع که عصبانی نشیم ، با توجه به این که میگی بچت مدام غر میزنه حق داری بنظرم باید ی تایمی بذاریش پیش کسی بری بیرون تا یکم اعصابت اروم بشه
گریه نکن عزیزم این روزا میگذره همشششش اینقدم زود میگذره فقط باید صبوری کرد چاره چیه منم گاعی اوقات از کوره در میرم شهر غریبم هستم نه مامانی ن‌خواهری هیچی خونه پدرشوهرم اینام اصلا نمیدارم پسرمو تمام وقت با خودمه ، من سغی میکنم با بازی هایی که دوست داره سرگرمش کنم و واقعا این جوابه و همیشه گریه ک میکنه سعی میکنم اون لحظه ی نفس عمیق بکشم و ارومش کنم با هرچیزی چون اگر داد بزنم بدتر میکنه

با تراپیست صحبت کن حتما تاثیرگذاره

دقیقا امروز داشتم میگفتم گاهی انقدر خسته میشم که میخوام ازخونه وزندگیم فرارکنم بریدم

من برای شوهرم بشدت عصبیم اما برای دخترم صبوری میکنم و لبخند میزنم بهش اونم منو میبوسه و نوازشم میکنه آخه من تو دنیا فقط دخترمو دارم نه پدرو مادری دارم نه خواهر و برادری دخترم همه زندگی منه هرچی دارم بپاش میزارم دست تنهام و فشار مالی و غربتم دارم اما تحمل میکنم تا بزرگ بشه

چون خودت عصبی هستی دخترتم عصبی تر میشه منم تا عصبی میشم دخترم بیشتر اذیتم میکنه صبوری کن مدیتیشن کن هرکاری میتونی بکن که ارومتر بشی دخترتم ارومتر میشه منم عصبیم بخاطر بی خوابی و بی تفریحی و فشار بچه داریه

به این فکر کن که این بچه تنها تکیه گاهش تو دنیا تویی
تنها کسی که همیشه کنارشه تویی
و تمام کارایی که الان میکنی براش تمام حرفایی که میزنی حس هایی که بهش میدی شخصیتش رو در آینده می‌سازه
اصلی ترین دلیل نا آروم بودن بچه اینه که مادرش عصبیه
خودمم خیلی مادر نمونه ای نیستم که دارم پند و اندرز میدم اتفاقا خیلی عصبی ام ولی تمام تلاشم رو میکنم بچمو با آرامش بزرگ کنم

هی روزگار چی بگم والا

یعنی تک تک حرفاتو درک میکنم همش حرف دلمه ب خدا

منم از یه دختر صبور تبدیل شدم به یه مامان عصبی و خسته و بی حوصله
خودمم از این حال و اوضاعم بدم میاد

سوال های مرتبط

مامان میران🐣🫀 مامان میران🐣🫀 ۱ سالگی
طبق تاپیکای قبلیم باز میران دیشب تو حموم تو دست باباش لیز خورد سرش خورد زمین بازم رفتیم بیمارستان و انقد شلوغ بود گفت بمونه اینجا مریض میشه بچت حالش خوبه اما ب شدت نگرانم انقد زدم تو صورتم محکم جای انگشتام رو صورتم مونده انقد گریه کردم از دیشب پف چشام نمیره ب والله بچه من اصن خوشگل نیس اما بخاطر رنگ چشماش هرکی میبینه تو خیابون تو دوست آشنا برمیگرده وای چه چشمایی
تو این ماه میران چند بار بد خورد زمین آبگرمکنمون ترکید صبحم لباسشویی خراب شد بخدا نه ماشین داریم نه موتور نه پولداریم نمیدونم چرا انقد بچمو زندگیم تو چشمه خسته شدم دیگه همش براش صدقه میدم اسپند دود میکنم تخم مرغ میشکونم هم من هم مامانم از وقتی دنیا اومده با اینکه دستمون خالیه دوبار گوسفند براش کشتیم یکیشو ک کامل دادیم ب هیئت من پسوزیاریس دارم وقتی استرس بهم وارد میشم تماااام اگزما های بدنم تحریک میشه از صبح از استرس انقد خاروندمش داره همینجوری ازشون خون میاد زانومو نمیتونم از زخم زیادش خم کنم دیگه
بچه های شماهم انقد بلا سرشون میاد؟!!یا من انقد خاک برسر و دست و پا چلوفتیم نمیتونم مراقب بچم باشم 😭😭