۹ پاسخ

حق با همسرتون هست هر رفتی یه آمدی داره . هرکی اومد خوش اومد هرکی هم نیومد توام نرو

آدم از بعضی کارها واقعا دلش میگیره، ازاینکه اینقدر احترام میزاریم و لی بعضی ها اصلا هیچی به هیچی شماهم دیگه نرو، همسرتون درست میگه هررفتی یه امدی،

ببین عزیزم یه چیزی هم هس ماشالله خانوادتون پرجمعیته. اینجور مواقع به همه که نمیشه یعد دیدنی رف. اگه خودت دوست داری از قبل اعلام گن که فلان روز خونه ایم تشریف بیارین

سلام میش درخواست دوستی بدی کارت دارم

من 5تا خاله هام اینجان هنوز خونه من نیومدن ولی من میرم دوس داشتن بیان نداشتن من میرم بهتر

خوب ببین عمدی بوده واقعا یا وقت نکردن
مثلا من خونه دو تا عمه رفتم یکیش وقت نشد یا بچه‌ها ماشاالله زیادن ممکنه خونه چند تاشون رفت چندتاشون جا بمونن 😁

عزیزم منم همین مشکل رو دارم
عید دیدنی خونه ی همه ی اقوام رفتیم
هیشکی خونم نیومد
خونه ی عمم رفتیم شوهرش زحمت نداد از خواب بیدار بشه
منم گفتم سال بعد خونشون نمیرم اینکه نمیومدن خونم کم بود ، احترام هم نذاشت بهمون 🥲

ما بقی کار ندارم میگم حالا بزرگترن نیومدن هم هیچ ولی این شوهر عمم واقعا رفتارش زشت بود

من حستو درک میکنم این فرق گزاشتنو دختر دایم دورهمی اش پخت همه عمه هارا گفت بجز مادرم ما خیلی ناراحت شدیم

حالا من دوس دارم برم جایی ولی کسی نیاد خونمون😂😂 حوصله پذیرایی ندارم 🥴🥴

سوال های مرتبط

مامان رکسانا مامان رکسانا ۵ سالگی
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
سلام صبحتون بخیر عشقای من 🥰🥰
قبول دارید وقتی یه دکتر احمق فلان شده ای تخم ترس رو تو وجود آدم بکاره دیگه اثراتش تا پدت ها تو ذهن و روح آدم می مونه ؟؟؟حالا هر چند خودت با چشم خودت ببینی و تجربه کنی و بفهمی اون چیزی که دکتر بهت گفته نیست اگه بگم خدا لعنتش کنه میگید انرژی منفی نفرس نفرینش نمی کنم دعاشم می کنم‌که بالاخره باعث شد من صد خودمو واسه بچه هام و به خصوص ماهلینم بزارم و نتیجشم به چشم ببینم نمیگم ماهلین من مشکل نداشت چرا داشت اونم فقط به خاطر تاخیر در رشد بود ۹ ماه کاردرمانی ذهنی و گفتار درمانی بردم ۶ ماه هم جلسات روانشناسی با تمرینایی که داد باعث شد ضریب هوشی دخترمو ببرم بالا هر چند اون دکتر به خاطر پولش قبول نداشت می گفت باید همچنان بیاد ولی ویزیتش شد ۸۵۰ ما هم شرتیط نالی خوبی نداشتیم دیدم خیلی بهتر شده ادامه ندادم نبردمش الان یکماه بیشتره خودمم‌کهوتو خونه صد خودمو گذتشتم و میزارم فقط یه حرفی رو که من زد باعث شده همیشه استرس داشته باشم براشون به خصوص واسه ماهلین این دکتر احمق به من می گفت دخترت میره مدرسه ی استثنایی یا می گفت بچت کلاس اول رو نمی تونه رد کنه اینارو مدام تو هر جلسه برای من تکرار می کرد دختر من خیلی خجالتی بود بعد الان خیلی بهتر شده اگه اونجا از خجالتش جواب نمیداد یا مسخره بازی در میاورد می گفت این مشکل داره و خیلی قاطع هم رو حرفش بود در صورتی که ماهلین اصلا اینجوری نیست الان دقیقا هم سطح خواهرش شده خیلی زود یادمیگیرن همین صبحی که داشتم لباساشون رو تنشون می کردم بهشون نسبت هارو یاد دادم چون یادشون نداده بودم فعلا از نسبت خواهر بابا و خواهر مامان شروع کردم چون هم جز سوالات سنجشه هم جز سوالات ِزمون ورودی کلاس اولشونه