حالم خیلی بده..
جاریم فوت شد گناه داره هنور خیلی جوونه ۳۳ سالشه دور از جونتون عزیرانم دیابتی بود انسولینی قندش خیلی اومد پایین سکته مغزی کرد در جا مرد...
مساله اینه که خسته شدم هم از ناراحتییه از دس دادنش ،خیلی ادم خوبی بود خیلی برامون عزیزه هم از دیدن دوتا دختر و پسرش که چقد داغونن💔
مساله دوم دخترم💔💔💔 میودنید بیقراری داره از دندوناش ولی باید برم خونشون اکنجا هم میدونید عزاس بخصوص ما عربا خیلی شلوغ میشه جیغ و داد و گریه و... بچه خیلی میترسه اگه نرم هم زشته نمیشه دخترمم راضی نمیشه خونه مامانم بمونه منو میخاد چکار کنم🥲💔

با یکی برو بده بچه رو تو اتاق یا حیاط نگه داره یه ساعتی بیا مثلا مامانت یا خواهرت

وای چقدر سخته خدا بهشون صبر بده ناراحت شدم

عزیزم خدا رحمتش کنه ، خیلی سخته درک میکنم اگه خواهر زاده ای برادر زاده ای چیزی داری با خودت ببرش بچتو بگیره

چقد ناراحت شدم 🥺🥲

😔😔😔

خدا رحمتشون کنه خیلی شرایط سختیه 💔
ولی سعی کن اصلا دخترت رو نبری همه ی اون انرژی منفی و گریه ها تو ناخودآگاه بچه تاثیر میذاره

خدابیامرزه خدابه دادبچهاش برسه چه دنیای بدیه

عزیزم بهشون توضیح بده همینارو و فقط تایم فاتحه یک ساعتی اینا برو بشین و برو پیش بچه ات دیگه باید درکت کنن

واییی دخترا اگه همسرشو میدیدین رو قبر خابیده میگه پاشو بیا بربم خونمون چرا تنهام گذاشتی💔💔خیلییی دوسش داست خیلی

عزیزم خدابیامرزش🥲💔